Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
backing
پشتیبان پوشش
Other Matches
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screening, screenings
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cuticle
پوشش مو پوشش شاخی
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
supportless
بی پشتیبان
support r
پشتیبان
supportive
پشتیبان
left back
پشتیبان چپ
behinds
پشتیبان
defenceless
بی پشتیبان
behind
پشتیبان
backers
پشتیبان
backup
پشتیبان
thruster
پشتیبان
fail back
پشتیبان
paper support
پشتیبان
back
پشتیبان
backlogs
پشتیبان
backlog
پشتیبان
protector
پشتیبان
backs
پشتیبان
protectors
پشتیبان
backer
پشتیبان
support
پشتیبان
supporters
پشتیبان
supporter
پشتیبان
support library
کتابخانه پشتیبان
imcremental backup
پشتیبان نموی
patron
نگهدار پشتیبان
trailer
پشتیبان مهاجم
trailers
پشتیبان مهاجم
seconds
پشتیبان کمک
seconding
پشتیبان کمک
file backup
پشتیبان فایل
backing up
پشتیبان گیری
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
backup copy
نسخه پشتیبان
backup file
پرونده پشتیبان
backup system
سیستم پشتیبان
banch wall
دیواره پشتیبان
battery backup
باطری پشتیبان
follow up
تدارکات پشتیبان
backing store
انباره پشتیبان
seconded
پشتیبان کمک
second
پشتیبان کمک
patrons
نگهدار پشتیبان
abutment
دیوار پشتیبان
backing storage
انباره پشتیبان
believer
[in something]
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
buttress
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
back
که یک باتری پشتیبان دارد
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
maintenance programmer
برنامه نویس پشتیبان
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
countermure
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
hypostasis
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
internal
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
timed
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
time
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
streamer
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
server
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
streamers
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generations
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
transfers
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
abutments
تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
coats
پوشش
coating
پوشش
disguised
پوشش
shroud
پوشش
shrouded
پوشش
revetment
پوشش
disguises
پوشش
disguising
پوشش
robe
پوشش
coatings
پوشش
surfaced
پوشش
coated
پوشش
coat
پوشش
sconce
پوشش
coverings
پوشش
robes
پوشش
surfaces
پوشش
cladding
پوشش
perianth
پوشش گل
involucre
پوشش
integument
پوشش
encrustment
پوشش
surface
پوشش
head gear
پوشش سر
coverture
پوشش
facings
پوشش
cowling
پوشش
crustification
پوشش
facing
پوشش
involucrum
پوشش
overlay
پوشش
cover
پوشش
concealment
پوشش
capping
پوشش
camouflage
پوشش
camouflaged
پوشش
camouflages
پوشش
hypethral
بی پوشش
camouflaging
پوشش
overlays
پوشش
overlaying
پوشش
envelopment
پوشش
disguise
پوشش
cowl
پوشش
encrustation
پوشش
encrustations
پوشش
linings
پوشش
lining
پوشش
shields
پوشش
tunc
پوشش
envelopes
پوشش
capsule
پوشش
capsules
پوشش
covering
پوشش
tunic
پوشش
cowls
پوشش
reimbursement
پوشش
mask
پوشش
sheaths
پوشش
sheath
پوشش
masks
پوشش
case
پوشش
cases
پوشش
masking
پوشش
shield
پوشش
mulches
پوشش
tunics
پوشش
reimbursements
پوشش
mulch
پوشش
encasing
پوشش
coverage
پوشش
envelope
پوشش
casing
پوشش
roof
پوشش
covers
پوشش
jackets
پوشش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com