Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 42 (6 milliseconds)
English	Persian
to turn one's back on somebody	پشت خود را به طرف کسی چرخاندن
Search result with all words
wind	چرخاندن
winds	چرخاندن
slashing	چرخاندن چوب به طرف حریف
pivot	چرخاندن
pivoted	چرخاندن
pivots	چرخاندن
troll	چرخیدن چرخاندن گرداندن
trolls	چرخیدن چرخاندن گرداندن
crank	میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranked	میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranking	میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranks	میل لنگ گرداندن چرخاندن
spin	به درازاکشاندن چرخاندن
spins	به درازاکشاندن چرخاندن
slash	چرخاندن چوب به طرف حریف
slashed	چرخاندن چوب به طرف حریف
slashes	چرخاندن چوب به طرف حریف
wry	به اطراف چرخاندن
wryly	به اطراف چرخاندن
whirl	چرخاندن
whirled	چرخاندن
whirling	چرخاندن
whirls	چرخاندن
swivel	چرخاندن
swivelled	چرخاندن
swivels	چرخاندن
rotate	چرخاندن
rotated	چرخاندن
rotates	چرخاندن
BNC connector	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
death spiral	حرکت چرخاندن یار
fishtail	چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
island pullout	مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
outside kick and front headlock	گرفتن دست راست بادست چپ و چرخاندن ازروی پشت
overstand	بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
supination	چرخاندن کف دست به سمت بالا برگرداندن پا
teleprompter	اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
turboprop	توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
to spin something	چیزی را تند چرخاندن
to spin a wheel	چرخی را تند چرخاندن
to spin laundry in the washing machine	لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com