Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (6 milliseconds)
English
Persian
flip side
پشت هرچیز
Search result with all words
shelf
هرچیز تاقچه مانند
pair
هرچیز دو جزئی
pad
هرچیز نرم
pads
هرچیز نرم
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signaled
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
charger
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
chargers
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
dud
ترقه خراب هرچیز خراب
pot
هرچیز برجسته ودیگ مانند
pots
هرچیز برجسته ودیگ مانند
potting
هرچیز برجسته ودیگ مانند
anything
هرچیز
ballast
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
apiece
هرچیز هریک
board
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
minim
هرچیز کوچک
minims
هرچیز کوچک
anyone
هرچیز
rib
هرچیز شبیه دنده
pike
نوک نیزه هرچیز نوک تیز
platter
هرچیز پهن
platters
هرچیز پهن
behemoth
کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
bobtail
اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pickup
هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
three decker
هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
flip side
بخش ثانوی هرچیز
mixed bag
هرچیز قاتی پاتی
(live off the) fat of the land
<idiom>
بهترین از هرچیز را داشتند
everything is good in its season
<proverb>
گویند که هرچیز به هنگام خوش است
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com