Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
leopard	پلنگ گربه وحشی
leopards	پلنگ گربه وحشی
Other Matches
tiger cat	گربه وحشی
wildcats	گربه وحشی
wildcat	گربه وحشی
cougar	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougars	گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
american leopard	یکجور یوز پلنگ در امریکا یوز پلنگ
genet	جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline	وابسته به تیره گربه گربه صفت
brutify	وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl	مرغان وحشی پرندگان وحشی
pard	پلنگ
panther	پلنگ
panthers	پلنگ
tigers	پلنگ
tiger	پلنگ
counter attack to outside hook	پلنگ شکن
leopardess	ماده پلنگ
snow leopard	یوز پلنگ
pard	یوز پلنگ
tigresses	ماده پلنگ
jaguars	پلنگ خالدارامریکایی
jaguar	پلنگ خالدارامریکایی
tigress	ماده پلنگ
camelopardalis	شتر گاو پلنگ
camelopardi	شتر گاو پلنگ
camelopardus	شتر گاو پلنگ
ferae naturae	وحشی ذاتا وحشی
gib cat	گربه نر
ventus's shell	کس گربه
cat	گربه
cats	گربه
malkin	گربه
the cat has nine lives	گربه
neko	گربه
grimalkin	گربه
tomcats	گربه نر
moggy	گربه
air drain	گربه رو
flue	گربه رو
puss	گربه
tomcat	گربه نر
felid	گربه
flues	گربه رو
tom cat	گربه نر
fitchet	گربه قطبی
gib	گوه گربه نر
cattier	گربه صفت
cattiest	گربه صفت
cattiest	شبیه گربه
foumart	گربه قطبی
foumart	گربه شمالی
gib cat	گربه اخته
lemon grass	گربه دشتی
lead one a dance	گربه رقصاندن
kitling	بچه گربه
to lead one a dance	گربه رقصاندن
kitten	بچه گربه
catty	شبیه گربه
heating flue	تنوره گربه رو
kitties	بچه گربه
kitty	بچه گربه
grimalkin	گربه ماده
catty	گربه صفت
pussies	گربه وار
catlike	گربه وار
cathead	کله گربه
caracal	گربه صحرایی
pussy	گربه وار
catfish	گربه ماهی
tom	جنس نر گربه نر
ailurophobia	گربه هراسی
galeophobia	گربه هراسی
gatophobia	گربه هراسی
cattish	گربه وار
catling	بچه گربه
cats eye	چشم گربه
felidae	تیره گربه
felid	گربه مانند
cri du chat	گربه اوایی
cattier	شبیه گربه
toms	جنس نر گربه نر
civet	گربه زباد
felinity	گربه صفتی
cattiness	گربه صفتی
cattily	گربه وار
cat's paws	پنجه گربه
cowrie	نوعی کس گربه
Persian cat	گربه ایرانی
mewed	صدای گربه
reflecting stud	چشم گربه
sheat fish	گربه ماهی
silure	گربه ماهی
tabby cat	گربه خط دار
to pull the strings	گربه رقصاندن
tabby	گربه ماده
tabbies	گربه ماده
mewing	صدای گربه
mew	صدای گربه
meaow	صدای گربه
abyssinian	نژادی از گربه
cat's paw	پنجه گربه
kits	بچه گربه
meow	صدای گربه
kittens	بچه گربه
kit	بچه گربه
cowries	نوعی کس گربه
cowry	نوعی کس گربه
caterwauls	صدای شیون گربه
to pull the wires	گربه رقصانی کردن
caterwauled	صدای شیون گربه
caterwauling	صدای شیون گربه
miaows	صدای گربه میومیو
catamountain	یکجور گربه دشتی
catamount	یکجور گربه دشتی
miaowed	صدای گربه میومیو
pussies	ریم الود گربه
beom seogi	گربه سان ایستادن
pussy	ریم الود گربه
viverrine	شبیه گربه زباد
serval	گربه دشتی افریقایی
caterwaul	صدای شیون گربه
kittenish	مثل بچه گربه
gib	گربه صفت بودن
miaou	صدای گربه میومیو
neko ashi dachi	ایستادن گربه سان
cat gets one's tongue <idiom>	گربه زبونش را خورده
They fight like cat and dog.	مانند سگ و گربه به هم می پرند.
viverrine	خانواده گربه زباد
miaow	صدای گربه میومیو
tabby cat	گربه ببری یا پلنگی
miaowing	صدای گربه میومیو
ocelot	پلنگ راه راه امریکایی
The cat dreams of mice. <proverb>	گربه در خواب موش بیند.
play cat and mouse with someone <idiom>	موش و گربه بازی کردن
Siamese cat	گربه چشم ابی ولاغرسیامی
There is not room no swing a cat . <proverb>	گربه را مجال گذز نیست .
A cat has nine lives . <proverb>	گربه هفت جان دارد .
Siamese cats	گربه چشم ابی ولاغرسیامی
hemp nettle	گیاهان جنس کله گربه
margay	گربه پلنگی امریکای جنوبی
fisch	پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew	پوست راسو یا گربه قطبی
linsang	گربه زباد برمه وجاوه
gris	وحشی
ruttish	وحشی
hare brained	وحشی
boarish	وحشی
unshapen	وحشی
sylvatic	وحشی
ungovernable	وحشی
unmannerly	وحشی
rambunctious	وحشی
unshaped	وحشی
ferine	وحشی
savages	وحشی
wildest	وحشی
uncivilized	وحشی
ruffians	وحشی
savaging	وحشی
wilds	وحشی
barbarous	وحشی
wild	وحشی
savaged	وحشی
savage	وحشی
ruffian	وحشی
anthropophagus	وحشی
ferocious	وحشی
barbaric	وحشی
feral	وحشی
Gothic	وحشی
undaunted	وحشی
truculent	وحشی
rumpy	یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
fleas i. doges and cats	کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
manx cat	گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
wire pulling	گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
onion grass	یکجور جو وحشی
onion couch	یکجور جو وحشی
on the same p as the savages	درترازو وحشی ها
imbrute	وحشی شدن
brutalizing	وحشی شدن
bullocks	گوساله وحشی
buffaloes	گاو وحشی
mustang	اسب وحشی
bullock	گوساله وحشی
brutalised	وحشی شدن
manlike	جنس نر وحشی
gross	وحشی توده
grossed	وحشی توده
brutalising	وحشی شدن
toadflax	کتان وحشی
brutalises	وحشی شدن
wildness	وحشی گری
wildling	حیوان وحشی
bestiality	وحشی گری
wild rice	برنج وحشی
wildlife	حیوانات وحشی
Wild West	غرب وحشی
brutalize	وحشی شدن
semi barbarian	نیم وحشی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com