Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
fire escape
پلکان اطمینان
fire escapes
پلکان اطمینان
Other Matches
confident test
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability
اطمینان قابلیت اطمینان
ghaut
پلکان
ramp
پلکان
stiles
پلکان
stairway
پلکان
stile
پلکان
staircase
پلکان
staircases
پلکان
stepping
پلکان
ghat
پلکان
ramps
پلکان
step
پلکان
stairways
پلکان
escalator
پلکان متحرک
doorsteps
پلکان جلو در
helical stairs
پلکان پیچی
labyrinths
پلکان مارپیچی
two throw ladder
پلکان مضاعف
ladder
پلکان قایق
secondary stairs
پلکان فرعی
doorstep
پلکان جلو در
escalators
پلکان متحرک
service stairs
پلکان سرویس
service stairs
پلکان خدمت
spindle stairs
پلکان مارپیچی
spiral stairs
پلکان مارپیچ
stairs with a platform
پلکان با پاگرد
straight stairs
پلکان راست
ladders
پلکان قایق
labyrinths
پلکان مارپیچ
labyrinth
پلکان مارپیچی
corkscrew staircase
پلکان مارپیچ
backstair
پلکان پشت
escalator
: پلکان متحرک
escalator
پلکان خودرو
escalator
پلکان متحرک
escalators
: پلکان متحرک
escalators
پلکان خودرو
gangway
پلکان متحرک
gangways
پلکان متحرک
banister
نردهء پلکان
moving stairway
پلکان خودرو
labyrinth
پلکان مارپیچ
balustrade
نرده پلکان
bannisters
نردهء پلکان
bannister
نردهء پلکان
moving staircase
پلکان متحرک
moving stairway
پلکان متحرک
escalator
پلکان خودرو
moving staircase
پلکان خودرو
echellon
بصورت پلکان دراوردن
echelons
بصورت پلکان در اوردن
echelon
بصورت پلکان در اوردن
newel
تیرمیان پلکان مارپیچ
bridgeboard
نرده پلکان چوبی
bridgheboard
نرده پلکان چوبی
cochlea
پلکان پرپیچ وخم
perron
پلکان جلو عمارت
newels
تیرمیان پلکان مارپیچ
pitches
جای شیب پلکان
moving staircases
پلکان های خودرو
flight
یک رشته پلکان سلسله
moving staircases
پلکان های متحرک
staircase illusion
خطای ادراکی پلکان
escalators
پلکان های متحرک
moving stairways
پلکان های متحرک
moving stairs
{pl}
پلکان های متحرک
wreath
نرده پلکان مارپیچی
wreaths
نرده پلکان مارپیچی
newels
ستون پلکان مارپیچ
moving stairs
{pl}
پلکان های خودرو
moving stairways
پلکان های خودرو
escalators
پلکان های خودرو
newel
ستون پلکان مارپیچ
pitch
جای شیب پلکان
maze
پیچ وخم پلکان مارپیچ
mazes
پیچ وخم پلکان مارپیچ
method for turning the steps
روش دور دادن پلکان
side wall of stairs
جان پناه کناره پلکان
capacole
چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
curtail
[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
zikyrat
برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
ziggurat
برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
newel
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
ledger board
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
newels
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
zikkurat
برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
affiance
اطمینان
assuredness
اطمینان
sureties
اطمینان
certes
اطمینان
surety
اطمینان
certitude
اطمینان
certainty
اطمینان
certainties
اطمینان
confidence limit
حد اطمینان
confidence
اطمینان
confidences
اطمینان
security
اطمینان
assurances
اطمینان
fideism
اطمینان
trust
اطمینان
trusted
اطمینان
instable
بی اطمینان
trusts
اطمینان
trustingly
با اطمینان
assurance
اطمینان
safety
اطمینان
truster
اطمینان کننده
safety valve
دریچه اطمینان
safety plug
پولک اطمینان
safety lamp
چراغ اطمینان
safety hook
قلاب اطمینان
assurable
قابل اطمینان
assurance factor
ضریب اطمینان
safety fuse
فیوز اطمینان
assurer
اطمینان دهنده
reassurances
اطمینان افرینی
reassurances
اطمینان مجدد
unreliability
عدم اطمینان
unpromising
غیرقابل اطمینان
failure safety
قابلیت اطمینان
reliability
قابلیت اطمینان
safety belt
کمربند اطمینان
safety belts
کمربند اطمینان
reassurance
اطمینان مجدد
reassurance
اطمینان افرینی
reputable
قابل اطمینان
assuror
اطمینان دهنده
safe valve
دریچه اطمینان
bleeder valve
شیر اطمینان
interval confidence
فاصله اطمینان
confidence limits
حدود اطمینان
insurance stockage
ذخیره اطمینان
coniviction
عقیده اطمینان
i'll warrant
اطمینان میدهم
figure on
اطمینان داشتن
fiducial interval
فاصله اطمینان
safety glass
شیشه اطمینان
cretain
تاحدی اطمینان
factor of safety
عامل اطمینان
dependability
قابلیت اطمینان
interval confidence
دامنه اطمینان
level of confidence
سطح اطمینان
relief valve
شیر اطمینان
quality assurance
اطمینان از کیفیت
positiveness
قطعیت اطمینان
play up
اطمینان دادن به
coefficient of safety
ضریب اطمینان
confidence belt
کمربند اطمینان
confidence coefficicent
ضریب اطمینان
confidence interval
فاصله اطمینان
confidence level
درجه اطمینان
overconfidence
اطمینان بیش از حد
limits of confidence
حدود اطمینان
factor of safety
ضریب اطمینان
confides
اطمینان کردن
confidingly
از روی اطمینان
assure
اطمینان دادن
assures
اطمینان دادن
insuring
اطمینان یافتن
reliability
قابلیت اطمینان
insures
اطمینان یافتن
assuring
اطمینان دادن
ensuring
اطمینان یافتن
ensures
اطمینان یافتن
ensured
اطمینان یافتن
ensure
اطمینان یافتن
aplomb
اطمینان بخود
liable
قابل اطمینان
accredit
اطمینان کردن
dependable
قابلیت اطمینان
accredits
اطمینان کردن
safety-valves
دریچه اطمینان
uncertainties
عدم اطمینان
uncertainty
عدم اطمینان
reliable
قابل اطمینان
confided
اطمینان کردن
confide
اطمینان کردن
safety-valve
دریچه اطمینان
solids
قابل اطمینان
solid
قابل اطمینان
sicker
قابل اطمینان
valid
قابل اطمینان
trustful
معتمد اطمینان
accrediting
اطمینان کردن
trusty
اطمینان بخش
reliability
قابل اطمینان
misgivings
عدم اطمینان ترس
misgiving
عدم اطمینان ترس
trusts
اطمینان پشت گرمی
trust
اطمینان پشت گرمی
trusted
اطمینان پشت گرمی
qualms
عدم اطمینان بیم
fiduciary
اطمینان بخش ثقه
check
اطمینان از صحت چیزی
trusty
موتمن مورد اطمینان
checked
اطمینان از صحت چیزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com