English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English Persian
perron پلکان جلو عمارت
Other Matches
hall عمارت
divan عمارت
constructions عمارت
halls عمارت
construction عمارت
imaret عمارت
mansion house عمارت
edifices عمارت
edifice عمارت
imaret عمارت
diwan عمارت
gazeboo عمارت تابستانی
a building of small scale عمارت کوچک
guildhalls عمارت شهرداری
guildhall عمارت شهرداری
fenestration روزنههای عمارت
the interior of a building اندرون عمارت
flattest قسمتی از یک عمارت
flat قسمتی از یک عمارت
town hall عمارت شهرداری
mansions عمارت بزرگ
mansion عمارت بزرگ
town halls عمارت شهرداری
building عمارت دیسمان
mansions عمارت چند دستگاهی
Capitol عمارت پارلمان ایالتی
Capitol عمارت کنگره درشهرواشینگتن
pavilions عمارت کلاه فرنگی
pavilion عمارت کلاه فرنگی
mansion عمارت چند دستگاهی
gloriette عمارت کلاه فرنگی
insula دستگاه عمارت اجاره نشینی
soffit سقف قسمت پایین عمارت
soffite سقف قسمت پایین عمارت
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
indoors در داخل عمارت در زیر پناه یا سقف
gazebo عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
acroterium یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
guild hall عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
stairways پلکان
stairway پلکان
stepping پلکان
step پلکان
staircases پلکان
staircase پلکان
ghaut پلکان
stile پلکان
stiles پلکان
ramp پلکان
ramps پلکان
ghat پلکان
helical stairs پلکان پیچی
secondary stairs پلکان فرعی
service stairs پلکان سرویس
balustrade نرده پلکان
two throw ladder پلکان مضاعف
escalator پلکان متحرک
moving staircase پلکان متحرک
moving stairway پلکان متحرک
escalator پلکان خودرو
moving staircase پلکان خودرو
straight stairs پلکان راست
spiral stairs پلکان مارپیچ
spindle stairs پلکان مارپیچی
stairs with a platform پلکان با پاگرد
moving stairway پلکان خودرو
service stairs پلکان خدمت
labyrinth پلکان مارپیچ
bannisters نردهء پلکان
bannister نردهء پلکان
banister نردهء پلکان
fire escapes پلکان اطمینان
doorstep پلکان جلو در
doorsteps پلکان جلو در
gangways پلکان متحرک
gangway پلکان متحرک
escalator : پلکان متحرک
escalators پلکان متحرک
escalators پلکان خودرو
escalators : پلکان متحرک
escalator پلکان متحرک
escalator پلکان خودرو
labyrinth پلکان مارپیچی
ladders پلکان قایق
corkscrew staircase پلکان مارپیچ
labyrinths پلکان مارپیچ
labyrinths پلکان مارپیچی
backstair پلکان پشت
ladder پلکان قایق
fire escape پلکان اطمینان
moving stairs {pl} پلکان های متحرک
moving stairs {pl} پلکان های خودرو
pitches جای شیب پلکان
pitch جای شیب پلکان
flight یک رشته پلکان سلسله
moving stairways پلکان های خودرو
newels ستون پلکان مارپیچ
moving stairways پلکان های متحرک
moving staircases پلکان های متحرک
moving staircases پلکان های خودرو
newel تیرمیان پلکان مارپیچ
newel ستون پلکان مارپیچ
newels تیرمیان پلکان مارپیچ
escalators پلکان های متحرک
wreath نرده پلکان مارپیچی
wreaths نرده پلکان مارپیچی
staircase illusion خطای ادراکی پلکان
echelons بصورت پلکان در اوردن
echelon بصورت پلکان در اوردن
bridgeboard نرده پلکان چوبی
bridgheboard نرده پلکان چوبی
cochlea پلکان پرپیچ وخم
escalators پلکان های خودرو
echellon بصورت پلکان دراوردن
mazes پیچ وخم پلکان مارپیچ
side wall of stairs جان پناه کناره پلکان
method for turning the steps روش دور دادن پلکان
maze پیچ وخم پلکان مارپیچ
capacole چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
curtail [نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
zikkurat برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
newel تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
ziggurat برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zikyrat برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com