English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
pyrocellulose پنبه باروتی
pyrocotton پنبه باروتی
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
gunpowderous باروتی
powder train فتیله باروتی
pyrocellulose اسفنج باروتی
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
cotton پنبه
carder پنبه زن
cotton yarn نخ پنبه
collodion پنبه
cottons پنبه
bobber چوب پنبه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
asbestus پنبه کوهی
bravado پهلوان پنبه
asbestus سنگ پنبه
asbestus پنبه نسوز
cotton waste ضایعات پنبه
asbeston پنبه نسوز
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
abiston پنبه نسوز
abiston پنبه کوهی
cotton plant درخت پنبه
cotton plant بوته پنبه
oxide zine پنبه روی
Egyptian cotton پنبه مصری
guncotton باروت پنبه
nitro cotton باروت پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
miuntain flax سنگ پنبه
phellem چوب پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
floers of zinc پنبه روی
feeding cloth پنبه رسان
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed پنبه دانه
cotton seed تخم پنبه
floss پنبه ابریشمی
cottonseed تخم پنبه
cottonseed پنبه دانه
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
paper tigers پهلوان پنبه
card پنبه زنی
asbestos پنبه کوهی
stopper چوب پنبه
stoppers چوب پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
asbestos پنبه نسوز
cards پنبه زنی
float چوب پنبه
floated چوب پنبه
floats چوب پنبه
bullied پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullying پهلوان پنبه
pod قوزه پنبه
pods قوزه پنبه
lint ضایعات پنبه
cork چوب پنبه
cotton wool لایی پنبه
cotton wool پنبه لایی
corks چوب پنبه
loggerhead نوعی افت پنبه
stopper باچوب پنبه بستن
mallow پنیرک پنبه ایرانی
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
bungs چوب پنبه بشکه
bunging چوب پنبه بشکه
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
mountain cork یکجور پنبه کوهی
bunged چوب پنبه بشکه
bung چوب پنبه بشکه
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint لحاف پنبه دار
batting پنبه حلاجی شده
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
stoppers باچوب پنبه بستن
corked چوب پنبه دار
cotton cake کنجاره پنبه دانه
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
gin پنبه را پاک کردن
basic crops پنبه تنباکو و برنج
kapok چوب پنبه سبک
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
gins پنبه را پاک کردن
cottonseed oil روغن پنبه دانه
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
comber ماشین پنبه زنی
asbestine مانند پنبه نسوز
ginning پنبه پاک کنی
maco پنبه درجه یک مصری
cork oak درخت چوب پنبه کش
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
subereous از چوب پنبه گرفته شده
quilting پنبه دار پارچه لحافی
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
phellogen لایه چوب پنبه ساز
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
gin ماشین پنبه پاک کنی
gins ماشین پنبه پاک کنی
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
cork چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
corks چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com