Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
three panes window
پنجره سه چشمه
Other Matches
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
openings
چشمه
well head
سر چشمه
triforium
سه چشمه
spring
چشمه اب
wellspring
سر چشمه
springs
چشمه
springs
چشمه اب
spans
چشمه
spanning
چشمه
spanned
چشمه
span
چشمه
spring
چشمه
opening
چشمه
meshing
چشمه
mesh
چشمه
meshes
چشمه
springhead
چشمه
source
چشمه
spa
چشمه معدنی
deer lick
چشمه شور
geyser
چشمه اب گرم
wellhead
منبع چشمه
hot spring
چشمه آبگرم
geyser
چشمه ابگرم
spas
چشمه معدنی
geysers
چشمه ابگرم
radio source
چشمه اخترواره
geysers
چشمه اب گرم
lock
سدبالابر چشمه پل
hawse pipe
چشمه لنگر
the span of a bridge
چشمه یا دهانه پل
mineral spring
چشمه معدنی
wells
چشمه جوهردان
well
چشمه جوهردان
springlet
چشمه کوچک
quasistellar source
چشمه اخترواره
blindingly
پر کردن چشمه ها
pegomancy
تفال با چشمه ها
thermae
چشمه اب گرم
thermal spring
چشمه اب گرم
blinding
پر کردن چشمه ها
hot spring
چشمه اب گرم
fountains
مخزن چشمه
laguna
چشمه اب گرم
fountain
مخزن چشمه
locks
سدبالابر چشمه پل
lymph
چشمه یا جوی اب
radio source
چشمه شبه اختری
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
The water is turbid from its source .
<proverb>
آب از سر چشمه گل آلود است .
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
provenance
چشمه
[باستان شناسی]
watering place
محل چشمه اب معدنی
the fountain of life
چشمه حیوان یازندگی
eruption of a geyser
فوران چشمه اب گرم
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
quasistellar source
چشمه شبه اختری
geyser
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geysers
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geyser
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
geysers
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
eyeleteer
الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
sinter
مواد متحجر شده دردهانه چشمه اب گرم
pierian spring
الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
The town is famous for its hot springs .
این شهر بدلیل چشمه های آبگرمش شهرت دارد
inlier
پنجره
thirl
پنجره
peeper
پنجره
casements
پنجره
sole plate
کف پنجره
casement
پنجره
window-sill
لب پنجره
window-sills
لب پنجره
winnock
پنجره
window
پنجره
cant bay window
کج پنجره
biforus
دو پنجره
sash
پنجره
biforis
دو پنجره
sashes
پنجره
up the river
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
continuous window
پنجره سراسری
clerestory
پنجره بام
cross bar of window
الت پنجره
dormer window
پنجره شیروانی
fanlights
پنجره بالای در
fanlight
پنجره بالای در
fenestral
پنجره دار
fenestrate
پنجره دار
fenestration
پنجره بندی
ventilation blind
پیش پنجره
fire screen
پنجره بخاری
vent wing
پنجره گردان
glazing bar
الت پنجره
case window
پنجره لولادار
case ment
پنجره پوشش
window-panes
جام پنجره
windowsill
طاقچه پنجره
windowpane
جام پنجره
windowpane
شیشه پنجره
windowing
ایجاد پنجره
Ipswich window
پنجره بالکن
Venetian blind
پنجره کرکره
window leaf
لنگه پنجره
active window
پنجره فعال
air grate
پنجره هواکش
jalousie
پشت پنجره ای
balance window
پنجره چرخان
blind window
پنجره نما
lantern-light
پنجره فانوسی
lattic-window
پنجره مشبک
case ment
پنجره لولادار
two light frame
پنجره دوچشمه
grilled
پنجره دار
inactive window
پنجره غیرفعال
oculus
پنجره گرد
open light
پنجره واشو
oriel
پنجره بالکن
persian blinds
پنجره کرکرهای
pivoting window
پنجره گردان
pivoting window
پنجره محوری
rear window
پنجره عقب
sky light
پنجره شیروانی
stormproof window
پنجره ضد طوفان
sun blind
پرده پنجره
two light frame
پنجره دو قلو
internal window sill
کف پنجره داخلی
lattice windows
پنجره مشبک
lattice window
پنجره مشبک
lantern light
پنجره فانوسی
fender
پنجره روکش
three panes window
پنجره سه لنگه
middle lintel in window
کمرکش پنجره
text window
پنجره متن
smith and founder
یراق در و پنجره
window-pane
جام پنجره
shutters
پنجره کرکرهای
double window
پنجره دو جداره
rail
وادارمیانی در و پنجره
skylight
پنجره سقفی
skylight
پنجره طاق
skylight
پنجره سقف
fan light
پنجره بالای در
skylights
پنجره سقفی
skylights
پنجره طاق
skylights
پنجره سقف
French window
پنجره لولادار
sash window
پنجره کشویی
sash windows
پنجره کشویی
dead-light
پنجره ثابت
compss-window
پنجره کنسولی
aximez
شکاف پنجره
ajimez
شکاف پنجره
shutter
پنجره کرکرهای
shutter
پشت پنجره
balanced window
پنجره چرخان
biforate window
پنجره دودر
grille
پنجره مشبک
grille
پنجره بلندگو
grilles
پنجره مشبک
shutters
پشت پنجره
grilles
پنجره بلندگو
cathedrian wheel
پنجره چرخی
chicago window
پنجره شیکاگویی
bow window
پنجره قوسی
sashes
پنجره گذاردن
sill
قرنیز کف پنجره
sills
قرنیز کف پنجره
window-sills
هرهی پنجره
casement
قاب پنجره
window-frame
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
window-sill
هرهی پنجره
window box
قاب پنجره
window-box
قاب پنجره
window-boxes
قاب پنجره
casement
پنجره لولادار
casements
قاب پنجره
ingo
[تو رفتگی در و پنجره]
window-frames
قاب پنجره
sash
پنجره گذاردن
bow windows
پنجره قوسی
window pane
جام پنجره
by the window
کنار پنجره
sash
پنجره گلخانه
grater
پنجره اهنی
casements
پنجره لولادار
graters
پنجره اهنی
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
sashes
پنجره گلخانه
worksheet window
پنجره صفحه کاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com