English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
English Persian
fifth پنجم
fifths پنجم
fifthly پنجم
quinte پنجم
Other Matches
assistant chief of staff,g(civil affair معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
quintes sence اخشیج پنجم
fifth column ستون پنجم
fifth cloumn ستون پنجم
fifth disease [Erythema infectiosum] بیماری پنجم [پزشکی]
slapped cheek syndrome بیماری پنجم [پزشکی]
the th inst پنجم بماه جاری
the th inst پنجم همین ماه
fifth generation computers کامپیوترهای نسل پنجم
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
quintessence عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
mediant سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
nones روز هفتم مارس یا مه یاژوئیه یا اکتبر و پنجم ماههای دیگر
lips واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
coronation carpet فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com