Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
material theory of heat
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
Other Matches
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
thermotropism
حساسیت نسبت به گرما
approve
تصور اینکه چیزی خوب است
approving
تصور اینکه چیزی خوب است
approves
تصور اینکه چیزی خوب است
think little of
<idiom>
تصور اینکه چیزی یا کسی مهم یا باارزش است
hylotheism
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermostats
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
shares
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
share
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
imaginal
تصور کردنی قابل تصور
imaginable
تصور کردنی قابل تصور
fleshment
مادیت
hylicism
مادیت
reification
مادیت
hylozoism
مادیت
secularity
مادیت
secularization
مادیت
hili
مادیت
worldliness
مادیت
materialism
مادیت
objectivity
مادیت
materiality
مادیت
phlistinism
مادیت
pareto criterion
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
materialism
مکتب مادیت
immateriality
عدم مادیت
materialistically
از لحاظ مادیت
image
پندار
imaginations
پندار
imagination
پندار
images
پندار
theory of epigensis
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
presupposition
پیش پندار
the power of imagination
نیروی پندار
suppositions
گمان پندار
death phantasy
پندار مرگ
idealist
پندار گرا
presuppositions
پیش پندار
imaginative faculty
قوه پندار
supposition
گمان پندار
supremacists
خود برتر پندار
delusions
پندار بیهوده وهم
macho
مرد برتر پندار
delusion
پندار بیهوده وهم
supremacist
خود برتر پندار
earthliness
دنیوی بودن مادیت طبیعت زمینی یاخاکی
leverage
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
prorata
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
provided he goes at once
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
heat
گرما
cauma
گرما
radiation of heat
گرما
isotherm
خط هم گرما
heats
گرما
thermal effect
اثر گرما
cold is merely privative
گرما نیست
thermal agitation voltage
اثر گرما
heat flux
شار گرما
heat flow
جریان گرما
heat exchange
تبادل گرما
I am absolutely baked.
از گرما پختم
calorification
پیدایش گرما
temperatures
درجه گرما
temperature
درجه گرما
heat transmission
انتقال گرما
hot cabinet
قفسه گرما
heat transfer
انتقال گرما
thermomagnetic
گرما مغناطیس
heat radiation
تابش گرما
heat loss
تلف گرما
thermoelasticity
گرما کشسانی
thermal flux
شار گرما
btu
واحدبریتانیایی گرما
melted
از گرما سوختن
thermometer
گرما سنج
convection
انتقال گرما
thermal reservoir
منبع گرما
thermal unit
واحدسنجش گرما
pyromagnetic
گرما- مغناطیس
thermo electricity
گرما برق
thermal
مربوط به گرما
incalescent
گرما گرای
incalescence
گرما جویی
radiator
گرما تاب
adiabatic
عایق گرما
radiators
گرما تاب
radiator
گرما افکن
thermochemistry
گرما شیمی
heat
گرما حرارت
heats
گرما حرارت
thermosphere
گرما کره
radiators
گرما افکن
pyro electricity
گرما برق
thermosphere
گرما سپهر
heat absorbing
جذب گرما
intensity of heat
شدت گرما
non conducting
عایق گرما
thermometers
گرما سنج
thermoelectric
گرما برقی
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
tablature
تصور
suppositions
تصور
idea
تصور
vision
تصور
visions
تصور
ideas
تصور
conceptualization
تصور
supposition
تصور
notions
تصور
presumption
تصور
presumptions
تصور
notion
تصور
supposal
تصور
notional
تصور
fancied
تصور
imaginativeness
تصور
brainchild
تصور
concept
تصور
imagination
تصور
fancies
تصور
fancying
تصور
fancy
تصور
ideas
تصور ها
concepts
تصور ها
internal conception
تصور
visualization
تصور
fictions
تصور
fiction
تصور
conceptions
تصور
conception
تصور
imaginations
تصور
fanciest
تصور
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
chinical t.
گرما سنج طبی
calorie
واحد سنجس گرما
resistant to heat
مقاوم در برابر گرما
thermoforming
شکل دادن با گرما
calory
واحد سنجس گرما
therm
حمام عمومی گرما
therm
واحد گرما حمام
therms
واحد گرما حمام
to resist heat
تاب گرما اوردن
heat flux density
چگالی شار گرما
to evolve heat
گرما بیرون دادن
calories
واحد سنجس گرما
cooling water thermometer
گرما سنج اب سرد
thermolytic
وابسته به تحلیل گرما
therms
حمام عمومی گرما
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
diathermacy
خاصیت هدایت گرما
she cannot bear heat
تاب گرما رانمیاورد
thermotropic
علاقمند به گرما دماگرای
thermoelectric effect
اثر گرما- برق
heat fast paint
رنگ مقاوم گرما
thermotaxis
تحرک در اثر گرما
swelters
از گرما بیحال شدن
baking enamel
لعاب دادن با گرما
she cannot bear heat
طاقت گرما را ندارد
heat stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
hot shorteness
شکنندگی حاصل از گرما
heat transfer coefficient
ضریب انتقال گرما
radiators
بیرون دهنده گرما
sweltered
از گرما بیحال شدن
warmth
تعادل گرما ملایمت
b.t.u.
واحد بریتانیایی گرما
fehrenheit thermometer
گرما سنج فارنهایت
mechanical equivalent of heat
هم ارز مکانیکی گرما
heat-stroke
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
swelter
از گرما بیحال شدن
radiator
بیرون دهنده گرما
temperature independent paranagnetism
پارامغناطیس گرما مستقل
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
picture
تصور وصف
supposing
تصور کردن
fancied
تصور کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com