English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
English Persian
software encryption پنهان کردن نرم افزاری
Other Matches
enhancements توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
crashed توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
crash توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashingly توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
troubleshooter شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
diagnostic محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
unrecoverable error خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assemble قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
diagnostics تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
processor وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
vendor مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
generals کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
OS نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kludge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
closets پنهان کردن
coverings پنهان کردن
secrete پنهان کردن
cloak پنهان کردن
cloaked پنهان کردن
cloaking پنهان کردن
cloaks پنهان کردن
cover پنهان کردن
encrypt پنهان کردن
eloign پنهان کردن
cache پنهان کردن
caches پنهان کردن
secreting پنهان کردن
secretes پنهان کردن
secreted پنهان کردن
dissimulate پنهان کردن
masks پنهان کردن
disguising پنهان کردن
disguises پنهان کردن
shadow پنهان کردن
disguise پنهان کردن
shadows پنهان کردن
conceals پنهان کردن
mask پنهان کردن
shadowing پنهان کردن
conceal پنهان کردن
lay low <idiom> پنهان کردن
sweep under the rug <idiom> پنهان کردن
disguised پنهان کردن
shadowed پنهان کردن
covers پنهان کردن
closeting پنهان کردن
dissimulates پنهان کردن
closeted پنهان کردن
dissimulated پنهان کردن
dissimulating پنهان کردن
closet پنهان کردن
hides پنهان کردن
hide پنهان کردن
camouflaged استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
embed درزمین پنهان کردن
embeds درزمین پنهان کردن
pockets درجیب پنهان کردن
pocket درجیب پنهان کردن
occult از نظر پنهان کردن
veil مستوریا پنهان کردن
concealment پنهان کردن پوشاندن
inconcealable غیرقابل پنهان کردن
veils مستوریا پنهان کردن
diagnosis یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
languages ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
masks ماسک زدن پنهان کردن
to ballot for بارای پنهان انتخاب کردن
camouflages پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage پنهان کردن وسایل جنگی
becloud زیر ابر پنهان کردن
mask ماسک زدن پنهان کردن
hickok belt مخفی شدن پنهان کردن
camouflaging پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged پنهان کردن وسایل جنگی
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
wrap لفافه دار کردن پنهان کردن
wraps لفافه دار کردن پنهان کردن
to go into hiding خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
gloss over <idiom> پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
to go underground خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
caches فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
conceals پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
encryption رمزدار کردن پنهان کردن
dissembles تدلیس کردن پنهان کردن
dissembled تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble تدلیس کردن پنهان کردن
secrete تراوش کردن پنهان کردن
secreted تراوش کردن پنهان کردن
secretes تراوش کردن پنهان کردن
secreting تراوش کردن پنهان کردن
to keep back دفع کردن پنهان کردن
dissembling تدلیس کردن پنهان کردن
Intel فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
hard failure نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
malfunction تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctioned تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctions تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
unix امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
defragmentation ابزار نرم افزاری که عمل یکپارچه کردن روی دیسک سخت را انجام میدهد
language نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
image تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
ram cache RA پنهان
delitescent پنهان
perdu پنهان
perdu or due پنهان
abstruse پنهان
cryptic پنهان
occult پنهان
cryptically پنهان
cryptical پنهان
hidden line خط پنهان
backdoor پنهان
latent پنهان
perdue پنهان
jackes پنهان
benined the curtain پنهان
hugger mugger پنهان
veiled پنهان
furtive پنهان نهانی
booby-trapped پنهان تله
codes رمزهای پنهان
fudges پنهان شدن
abscond پنهان شدن
obreption پنهان روی
hidden objects اشیاء پنهان
hidden inflation تورم پنهان
hidden surface سطح پنهان
hide پنهان شدن
absconded پنهان شدن
hideousness پنهان بودن
hidden unemployment بیکاری پنهان
hides پنهان شدن
cryptography پنهان شناسی
to lie hid پنهان ماندن
to be in hiding پنهان ماندن
i hid my self را پنهان کردم
disguised unemployment بیکاری پنهان
disguised underemployment کم کاری پنهان
by end قصد پنهان
hickok belt پنهان شدن
booby trap پنهان تله
inapparent ناپیدا پنهان
to absent oneself پنهان شدن
Just between you and me. . . از شما چه پنهان …
booby-trap پنهان تله
memory cache حافظه پنهان
hidden codes کدهای پنهان
hidden file فایل پنهان
fudging پنهان شدن
hidden line removal حذف خط پنهان
secretion پنهان سازی
to be in hiding پنهان بودن
concealed پنهان شده
crypianalysis پنهان کاری
hidden پنهان کرده
booby-traps پنهان تله
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com