Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
pulverization
پودر سازی
trituration
پودر سازی
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
powder
پودر
powders
پودر
flour
پودر
powdering
پودر
whiting
پودر گچ
powders
پودر صورت
powders
پودر زدن به
powder
پودر زدن به
powder
پودر صورت
cayenne pepper
پودر فلفلقرمز
pestles
پودر ساختن
pestle
پودر ساختن
french chalk
پودر خشک کن
face powder
پودر صورت
face powder
پودر بزک
gas tank
پودر بنزین
cake mix
پودر کیک
halazone
پودر هالوژن
chilli powder
پودر فلفل
powdery
پودر مانند
toothpowder
پودر دندان
powdering
پودر زدن به
powdering
پودر صورت
face powders
پودر بزک
face powders
پودر صورت
toothpowders
پودر دندان
pulverizable
پودر شدنی
baking powder
پودر خمیرمایه
asphalt power
پودر اسفالت
powdered
گرد پودر
pulverable
پودر شدنی
puff box
پودر دان
powdered lime
پودر اهک
powder box
جای پودر
carburization
پودر شدگی
lime powder
پودر اهک
talcum powder
پودر طلق
to powder the hair
پودر به مد یا بسرزدن
talcum powder
پودر تالک
powder box
پودر دان
pulverizer
پودر ساز
bleaching powder
پودر کلر
chalk
پودر گچی خط کشی
chalked
پودر گچی خط کشی
chalking
پودر گچی خط کشی
chalks
پودر گچی خط کشی
emery powder
پودر سنگ سنباده
pulverable
قابل تبدیل به پودر
pulverizer
دستگاه پودر کننده
powder puffs
اسباب پودر زنی
atomizers
پودر کننده افشانگ
atomizer
پودر کننده افشانگ
atomisers
پودر کننده افشانگ
triturate
بصورت پودر دراوردن
pulverizable
قابل تبدیل به پودر
powder puff
اسباب پودر زنی
powdered lime
اهک پودر شده
triturable
بصورت پودر در اوردنی ساییدنی
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
flour
ارد کردن پودر شدن
bluing
پودر ابی رنگ رختشویی
blueing
پودر ابی رنگ رختشویی
samaria
پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
vaporizer
بصورت پودر یاذرات ریز دراورنده
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
atomising
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
bleaching materiel
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
atomizing
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
sea marker
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
atomises
پودر کردن اتمیزه کردن
atomised
پودر کردن اتمیزه کردن
atomising
پودر کردن اتمیزه کردن
atomize
پودر کردن اتمیزه کردن
atomizing
پودر کردن اتمیزه کردن
atomized
پودر کردن اتمیزه کردن
atomizes
پودر کردن اتمیزه کردن
individualize
تک سازی
individualized
تک سازی
individualising
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
retortion
کج سازی
flection
خم سازی
flooring
کف سازی
retortion
خم سازی
bridge building
پل سازی
bridgework
پل سازی
padding
له سازی
individualizes
تک سازی
repk lection
پر سازی
individualised
تک سازی
truncation
بی سر سازی
pavements
کف سازی
individualizing
تک سازی
deflexion
خم سازی
individualization
تک سازی
pavement
کف سازی
idolization
بت سازی
stylization
مد سازی
individuation
تک سازی
compaction
تو پر سازی
individualises
تک سازی
denudation
برهنه سازی
detersion
پاک سازی
road building
جاده سازی
derichment
رقیق سازی
deprival
بی بهره سازی
road construction
جاده سازی
die making
حدیده سازی
divestiture
برهنه سازی
atomization
ریز سازی
dwelling construction
خانه سازی
divestiture
بی بهره سازی
discolourment
بدرنگ سازی
de escalation
محدود سازی
dilution
رقیق سازی
die shop
حدیده سازی
carbonize
کربن سازی
asphalt paving
جاده سازی
denaturation
مصنوعی سازی
arrefication
لطیف سازی
afforestment
جنگل سازی
activation barrier
سد فعال سازی
deallocation
ازاد سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
elution
پاکیزه سازی
emulation
نمونه سازی
deactivation
بی اثر سازی
emulsification
امولسیون سازی
anabiosis
زنده سازی
anonymization
گمنام سازی
arrefication
رقیق سازی
aromatization
عطر سازی
deconditioning
ناشرطی سازی
defeasance
باطل سازی
deep foundation
پی سازی در عمق
decryption
اشکار سازی
debilitation
ناتوان سازی
aromatization
معطر سازی
brick works
اجر سازی
compaction
فشرده سازی
coordination
هماهنگ سازی
cartwright's shop
دوچرخه سازی
carnification
گوشت سازی
carcassing
اسکلت سازی
cooperage
چلیک سازی
cooperage
پیت سازی
countersink
خزینه سازی
capitalization
سرمایه سازی
capital building
سرمایه سازی
confectionary
شیرینی سازی
cavitation
حفره سازی
ceiling construction
سقف سازی
compactions
فشرده سازی
computer simulation
شبیه سازی
conceptualization
مفهوم سازی
coking period
زمان کک سازی
coking chamber
اطاقک کک سازی
christianization
عیسوی سازی
channelization
تنگه سازی
channelization
مجرا سازی
channelization
ترعه سازی
canalization
کانال سازی
dactyliography
نگین سازی
dazzlement
خیره سازی
bellfounding
زنگ سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com