Dictiornary-Farsi | پوسته پوسته شامه دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pelliculate	پوسته پوسته شامه دار


Other Matches

banjo axle	پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation	پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scabrous	زبر پوسته پوسته
desquamate	پوسته پوسته شدن
scabs	پوسته پوسته شدن
exfoliate	پوسته پوسته شدن
scab	پوسته پوسته شدن
membrance	پوسته
film	پوسته
shells	پوسته
patagium	پوسته
shell	پوسته
shelling	پوسته
filmed	پوسته
skinned	پوسته
incrustation	پوسته
skinning	پوسته
skins	پوسته
flaky	پوسته پوسته
chaff	پوسته
bushing	پوسته
earth crust	پوسته
incrustment	پوسته
skin	پوسته
leprose	پوسته پوسته
mantle	پوسته
mantles	پوسته
crust	پوسته
crusts	پوسته
cryosphere	یخ پوسته
sleeve	پوسته
wythe	پوسته
testa	پوسته
flaked	پوسته
stator	پوسته
case	پوسته
cases	پوسته
encrustation	پوسته
encrustations	پوسته
upper crust	پوسته
sleeves	پوسته
layer	پوسته
esquillage	پوسته
membrane	پوسته
membranes	پوسته
flake	پوسته
scurf	پوسته
cod	پوسته
putamen	پوسته
single skinned	یک پوسته
shuck	پوسته
cortices	پوسته
shelly	پوسته پوسته
cortex	پوسته
layers	پوسته
dishes	پوسته
dish	پوسته
sludge	پوسته یخ
flaking	پوسته
rinded	پوسته دار
endocarp	پوسته هسته
electron shell	پوسته الکترون
energy shell	پوسته انرژی
earth's crust	پوسته زمین
pellicle	پوسته نازک
earth crust	پوسته زمین
soft skin	پوسته نرم
pellicular	پوسته دار
damp proof membrane	پوسته نمبند
curing membrane	پوسته نگهبان
cupola shell	پوسته کوپل
electron sheath	پوسته الکترونی
erratic scab	پوسته جوش
scutum	پوسته استخوانی
oxide skin	پوسته اکسید
valence shell	پوسته والانس
outer shell	پوسته والانس
soft shelled	نرم پوسته
pelliculate	دارای پوسته
membran	پوسته دار
subsell	زیر پوسته
soft shell	نرم پوسته
wing skin	پوسته بال
skin friction	مقاومت پوسته
sublevel	زیر پوسته
encrustations	پوسته بندی
ion sheath	پوسته یونی
encrustation	پوسته بندی
crankcase	پوسته موتور
pod	پوسته محافظ
bushes	پوسته داخلی
skinning	پوسته ریخته گی
crusty	پوسته مانند
skins	پوسته ریخته گی
rawhide	پوسته خام
rawhides	پوسته خام
acetate film	پوسته استاتی
slough	پوسته خارجی
descaling	پوسته زدایی
bush	پوسته داخلی
snail	حلزون با پوسته
crusts	پوسته زمین
corrugated skin	پوسته موجدار
cooling shell	پوسته سردکننده
skin	پوسته ریخته گی
pods	پوسته محافظ
crust	پوسته زمین
skinned	پوسته ریخته گی
gear case	پوسته جعبه دنده
film evaporator	تبخیر کننده پوسته
half shell mold	قالب نیم پوسته
crust of the earth	پوسته یا قشر زمین
front axle housing	پوسته اکسل جلو
loricate	دارای پوسته محافظ
furnace shell	قشر یا پوسته کوره
rind	پوسته بیرونی هرچیزی
rinds	پوسته بیرونی هرچیزی
graben	فرورفتگی در پوسته زمین
encrust	با پوسته یاقشری پوشاندن
encrustations	پوسته دار سازی
drop worm housing	پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel	پوسته یا روکش استوانهای
tegmen	پوسته داخلی تخم
body fit sleeve	پوسته یا غلاف مناسب
ectoclast	پوسته خارجی سلول
soft shelled	دارای پوسته تردوشکننده
rear axle casing	پوسته محور عقب
slug	حلزون بدون پوسته
adapter sleeve	پوسته تطبیق دهنده
encrust	بشکل پوسته در اوردن
encrustation	پوسته دار سازی
lorica	پوسته سخت حافظ جانوران
soft shell	دارای پوسته ترد وشکننده
insulated bearing housing	پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid	بشکل پوسته حلزون مارپیچ
interchangeable bearing shells	پوسته قابل تعویض یاطاقان
gas case hardening	سخت گردانی پوسته گازی
crankcase	محفظه کارتر پوسته میل لنگ
to crust [snow]	تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
proctodaeum	قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
epicarp	پوسته خارجی قسمت نرم میوه
spaced armor	دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
crust	پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
clinker	تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
andesite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis	داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
splinter screen	پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crusts	پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
syenite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
geotectonic	مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzes	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
plutonism	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzz	نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
volumetric loading/density	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
catastrophism	اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
geochemistry	علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shelling	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
neptunist	کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
cyaniding	عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
cam ring	رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor	مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
matral	وابسته به نرم شامه یا سخت شامه
permafrost	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
cloud chamber effect	اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
smells	شامه
smelling	شامه
smell	شامه
membrane	شامه
velum	شامه
membranes	شامه
smelled	شامه
pleura	شش شامه
membrance	شامه
pellicle	شامه
flair	شامه سگ
meninx	شامه مخ
patagium	شامه
synovial membrane	شامه یاغشازلالی
pleural	وابسته به شامه شش
mucosa	شامه مخاطی
anosmia	فقدان حس شامه
mucous membrance	شامه مخاطی
pericardium	برون شامه دل
olfactory nerve	عصب شامه
evening pragen	نماز شامه
olfaction	حس شامه بویایی