Dictiornary-Farsi | پوست خام فروشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
peltry	پوست خام فروشی


Other Matches

bistros	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro	اغذیه فروشی و مشروب فروشی
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peels	پوست انداختن پوست
disposability	فروشی
for sale	فروشی
sales	فروشی
on sale	فروشی
on offer	فروشی
retail trade	خرده فروشی
greengrocery	سبزی فروشی
pedantry	فضل فروشی
upholstery	مبل فروشی
upholstery	پرده فروشی
retail sales	خرده فروشی
snobbery	افاده فروشی
retail dealing	خرده فروشی
ironmongery	اهن فروشی
drugstores	دوا فروشی
drugstore	دوا فروشی
salter	نمک فروشی
drapery	پارچه فروشی
haberdashery	خرازی فروشی
slopwork	دوخته فروشی
cash crop	محصول فروشی
cash crop	فرآورد فروشی
wineshop	باده فروشی
toploftiness	خود فروشی
retail	جزئی فروشی
taproom	بارمشروب فروشی
whole sale dealer	عمده فروشی
drapery	ماهوت فروشی
draperies	ماهوت فروشی
short sale	سلم فروشی
glassman	شیشه فروشی
whole sale trade	عمده فروشی
snack bars	ساندویچ فروشی
wholesale	عمده فروشی
snack bar	ساندویچ فروشی
draperies	پارچه فروشی
short sale	پیش فروشی
toggery	لباس فروشی
newsstand	روزنامه فروشی
grocer's shop	خواربار فروشی
grocer's	خواربار فروشی
food shop	خواربار فروشی
grocery store [American E]	خواربار فروشی
grocery	خواربار فروشی
smithy	اهن فروشی
smithies	اهن فروشی
perfumery	عطر فروشی
chandlery	شمع فروشی
optometry	عینک فروشی
bijouterie	جواهر فروشی
barroom	نوشابه فروشی
dealing in slaves	برده فروشی
butchery business	گوشت فروشی
peacockery	خود فروشی
pedlary	دست فروشی
jewelry	جواهر فروشی
priggery	علم فروشی
priggishness	علم فروشی
prudishness	عفت فروشی
retail	خرده فروشی
staple	مرکزعمده فروشی
slave trade	برده فروشی
stapled	مرکزعمده فروشی
stapling	مرکزعمده فروشی
resale price	بهای خرده فروشی
taproom	محل پیاله فروشی
quantity discount	تخفیف عمده فروشی
soda fountains	مغازه لیموناد فروشی
newsstand	دکه روزنامه فروشی
to prank out oneself	خود فروشی کردن
cutlery	کارد وچنگال فروشی
to peacock oneself vref	خود فروشی کردن
soda fountain	مغازه لیموناد فروشی
tap room	محل پیاله فروشی
gaudiness	خودنمائی جلوه فروشی
pot house	ابجو فروشی خرابات
proslavery	طرفداری از برده فروشی
porterhouse	ابجو واغذیه فروشی
smithy	فلز فروشی اهنگری
groggery	نوشابه فروشی میخانه
quantity rebate	تخفیف عمده فروشی
retail price	بهای خرده فروشی
smithies	فلز فروشی اهنگری
retail price	قیمت خرده فروشی
pedantry or pedantism	علم فروشی خام
sweetshop	شیرینی فروشی قنادی
mercery	مغازه پارچه فروشی
trade price	قیمت عمده فروشی
sales	جنس فروشی فروش
bars	میکده بارمشروب فروشی
box offices	باجه بلیط فروشی
box office	باجه بلیط فروشی
ticket office	باجه بلیت فروشی
ostentation	خود فروشی تظاهر
oversold	فزون فروشی کردن
oversells	فزون فروشی کردن
overselling	فزون فروشی کردن
oversell	فزون فروشی کردن
bookshops	مغازه کتاب فروشی
bookshops	دکان کتاب فروشی
bar	میکده بارمشروب فروشی
delicatessen	مغازه اغذیه فروشی
delicatessens	مغازه اغذیه فروشی
barroom	بار یا پیاله فروشی
at the but cher's	در دکان گوشت فروشی
dram shop	جایگاه نوشابه فروشی
dramshop	سالن مشروب فروشی
dramshop	بار مشروب فروشی
swaggers	کبر فروشی خودستایی
swaggering	کبر فروشی خودستایی
swaggered	کبر فروشی خودستایی
swagger	کبر فروشی خودستایی
retail	خرده فروشی کردن
bookshop	مغازه کتاب فروشی
bookshop	دکان کتاب فروشی
grogshop	دکان مشروب فروشی
wineshop	مغازه شراب فروشی
wholesale price	قیمت عمده فروشی
convenience stores	خواربار فروشی کوچک
convenience store	خواربار فروشی کوچک
vintnery	عمده فروشی شراب
cantina	مغازه خواربار یامشروب فروشی
wholesale price index	شاخص قیمت عمده فروشی
commission	حق العمل کاری امانت فروشی
profit cannibalism	افراط در تخفیف و ارزان فروشی
commissioning	حق العمل کاری امانت فروشی
milk float	عرابه یا چرخ شیر فروشی
wares	کالای فروشی پرهیز کردن از
milk floats	عرابه یا چرخ شیر فروشی
Where is the booking office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
ware	کالای فروشی پرهیز کردن از
commissions	حق العمل کاری امانت فروشی
index of wholesale prices	شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices	شاخص قیمتهای خرده فروشی
Where is the ticket office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
newsstand	دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
short sale	بیع سلف پیش فروشی
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
pedantize	از روی خامی علم فروشی کردن
milk maid	زنی که درشیرخانه یا شیر فروشی کارمیکند
olericulture	سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
snuffling	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
floorwalker	بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
wholesale	بطور یکجا عمده فروشی کردن
tap room	جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
snuffles	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffle	زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
pedantic	وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
licensed victualler	مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
mail order house	تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
Are there any houses for sale in these parts?	این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
ink hard terms	اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
lumberyards	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
to make a p of one's learing	دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
night cellar	زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
euphuism	انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
bear	سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears	سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
cover charges	مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge	مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
pedantically	از روی علم فروشی و خامی از روی خرده گیری
skinning	پوست
dermatalgia	پوست
dermis	پوست
crustal	پوست
cuticle	پوست
shell	پوست
goat	پوست بز
glume	پوست
goats	پوست بز
skins	پوست
flayer	پوست کن
skin	پوست
skinned	پوست
barks	پوست
integument	پوست
shells	پوست
shelling	پوست
shale	پوست
peeling	پوست
goatskins	پوست بز
peel	پوست
peltry	پوست
barking	پوست
hides	پوست