Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
wooded
پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
Other Matches
tundras
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
of an unknown parentage
پوشیده تبار پوشیده گهر
rootery
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
she has a well poised head
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns
<idiom>
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner
<idiom>
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
snow capped
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
microfilms
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
underbrush
درخت کوچک روینده درزیر درخت
sottovoce
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
myrica
درخت شیشعان درخت موم
rattling
خیلی تند خیلی خوب
ponderous
خیلی سنگین خیلی کودن
multitudes
انبوه
clump
انبوه
densest
انبوه
grosser
انبوه
floccose
انبوه
dense
انبوه
multitude
انبوه
denser
انبوه
clumped
انبوه
gross
انبوه
lot
انبوه
masses
انبوه
luxuriant
انبوه
bushy
انبوه
bushier
انبوه
massing
انبوه
clumping
انبوه
collective
انبوه
clumps
انبوه
riffraff
انبوه
mass
انبوه
grosses
انبوه
thickest
انبوه
clumpy
انبوه
overgrown
انبوه
vasty
انبوه
bushiest
انبوه
heaps
انبوه
heaping
انبوه
cluster
انبوه
thickset
انبوه
heap
انبوه
agminated
انبوه
thicker
انبوه
thick
انبوه
grossed
انبوه
ranks
انبوه
ranked
انبوه
aggregation
انبوه
rank
انبوه
grossest
انبوه
grossing
انبوه
multitudinous
انبوه
tump
انبوه
tufty
انبوه
agminate
انبوه
emergency
خیلی خیلی فوری
emergencies
خیلی خیلی فوری
gambier
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
masses
انبوه توده
voluminous
متراکم انبوه
flags
دم انبوه وپشمالوی سگ
bike
انبوه جمعیت
flag
دم انبوه وپشمالوی سگ
mob
انبوه مردم
flocculate
انبوه شدن
mass
انبوه توده
shock head
انبوه گیسو
heaps
انبوه گروه
bikes
انبوه جمعیت
heaping
انبوه گروه
heap
انبوه گروه
mobs
انبوه مردم
mobbing
انبوه مردم
mass consumption
مصرف انبوه
acervate
انبوه شده
mass unemployment
بیکاری انبوه
massed fire
اتش انبوه
aggregate
انبوه توده
aggregate
انبوه سنگدانه
aggregates
انبوه توده
aggregates
انبوه سنگدانه
high mass consumption
مصرف انبوه
tussock
دسته انبوه
mass storage
انبار انبوه
agglomerate
توده انبوه
overrun
انبوه شدن
overrunning
انبوه شدن
overruns
انبوه شدن
congeries
انبوه کومه
congest
انبوه شدن
mass data
دادههای انبوه
mass memory
حافظه انبوه
mass production
تولید انبوه
overcrowd
انبوه شدن
mobbed
انبوه مردم
rampant vegetation
گیاهان انبوه
massing
انبوه توده
clumping
انبوه کردن
densest
انبوه احمق
clumps
انبوه کردن
tussocks
دسته انبوه
luxuriant vegetation
گیاهان انبوه
clumped
انبوه کردن
dense
انبوه احمق
mass-production
تولید انبوه
thicket
درختزار انبوه
thickets
درختزار انبوه
lot
توده انبوه
denser
انبوه احمق
clump
انبوه کردن
overeun error
خطای انبوه شده
mass formation
ارایش هجومی انبوه
mass storage device
دستگاه انبوه ذخیره
mass production of goods
تولید انبوه کالا
aggregate particles
خردههای انبوه شده
central mass storage
انباره انبوه مرکزی
age of mass consumption
عصر مصرف انبوه
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
jim dandy
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
cloud
توده انبوه تیره وگرفته
clouding
توده انبوه تیره وگرفته
clouds
توده انبوه تیره وگرفته
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
flocculate
بصورت رشتههای انبوه و کرکداردراوردن
removable mass storage
انباره انبوه قابل انتقال
crowd
بازور وفشارپرکردن انبوه مردم
crowds
بازور وفشارپرکردن انبوه مردم
profiles
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profile
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
shock headed
انبوه گیسو دارای موی فراوان
profiled
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
rain forest
جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
profiling
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
reprographics
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
furriest
خز پوشیده
overcast
پوشیده
veiled
پوشیده
painted
پوشیده
occult
پوشیده
shaded
پوشیده
private
پوشیده
privates
پوشیده
defilade
پوشیده
dressed
پوشیده
recondite
پوشیده
impenetrable
پوشیده
larvated
پوشیده
latent
پوشیده
feathered
پوشیده
inapparent
پوشیده
furry
خز پوشیده
crypto
پوشیده
crested
پوشیده
florid
پوشیده از گل
covert
پوشیده
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
icier
پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest
پوشیده از یخ بسیارسرد
icy
پوشیده از یخ بسیارسرد
scurvy
پوشیده از شوره
secret
اسرارامیز پوشیده
secrets
اسرارامیز پوشیده
uncovered
غیر پوشیده
sadly dressed
جامه غم پوشیده
scanned image
تصویر پوشیده
rolling country
زمین پوشیده
robed in bleck
سیاه پوشیده
efflorescent
پوشیده ازگرداملاح
glace
پوشیده ازشکر
covered position
موضع پوشیده
acloud
پوشیده از ابر
beetles
پوشیده شدن
beetle
پوشیده شدن
covered approach
مسیر پوشیده
armor basis
پوشیده با زره
bosky
پوشیده ازبیشه
bosky
پوشیده از بوته
masked depression
افسردگی پوشیده
indoor swimming pool
استخر سر پوشیده
ivied
پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift
بادستمال پوشیده
covered space
فضای سر پوشیده
plumbeous
پوشیده از سرب
masked epilepsy
صرع پوشیده
panoplied
زره پوشیده از سر تا پا
overgrown with plants
پوشیده از گیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com