Dictiornary-Farsi | پول به بهره گذاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
to put out money to interest	پول به بهره گذاشتن


Search result with all words

put out to interest	به بهره گذاشتن
Other Matches

tontine	تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury	گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
lay off <idiom>	به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lid	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom>	اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
To leave behinde.	جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch	کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
productive	بهره زا
efficiency	بهره
quotient	بهره
quotients	بهره
exploited	بهره ده
interest	بهره
interests	بهره
yield	بهره
yielded	بهره
yields	بهره
efficient	بهره ور
portions	بهره
exploiter	بهره کش
exploiters	بهره کش
portion	بهره
gained	بهره
gains	بهره
gain	بهره
dispossessor	بی بهره سازنده
divests	بی بهره کردن
productivity	بهره وری
benefic	بهره بردار
deprival	بی بهره سازی
default interest	بهره معوق
declaration of interest	اعلام بهره
divestiture	بی بهره سازی
divestment	بی بهره سازی
economic rent	بهره مالکانه
factor payments	بهره وسود
exploiting class	طبقه بهره کش
exploited class	طبقه بهره ده
exploitative character	منش بهره کش
optimising	بهره بردن
divesting	بی بهره کردن
divested	بی بهره کردن
divest	بی بهره کردن
depriving	بی بهره کردن
interests	سودیا بهره
productive work	کار بهره زا
deprives	بی بهره کردن
deprive	بی بهره کردن
economic rent	بهره اقتصادی
interest	بهره [اقتصاد]
sweatshops	بهره کشخانه
exploitation	بهره برداری
abusing	بهره کشی
abuses	بهره کشی
sweatshop	بهره کشخانه
abused	بهره کشی
abuse	بهره کشی
pure interest	بهره خالص
quantum yield	بهره کوانتومی
lending rate	بهره - نزولپول
rat of interest	نرخ بهره
rate of interest	نرخ بهره
exploitation	بهره کشی
resipatory quotient	بهره تنفسی
transducer gain	بهره دگرسازی
utilization	بهره برداری
voltage gain	بهره ولتاژ
contango	بهره دیرکرد
efficiency	بهره وری
rq	بهره تنفسی
cheap money	پول با بهره کم
passive debt	وام بی بهره
bank interest	بهره بانکی
at % interest	با بهره 21 درصد
antenna gain	بهره انتن
advantage by illness	بهره بیماری
gavel	بهره غیرمجاز
gavels	بهره غیرمجاز
accrued interest	بهره متعلقه
operation	بهره برداری
lot	بهره قسمت
lot	بخش بهره
gained	بهره تقویت
gain	بهره برداری
gain	بهره تقویت
legal interest	بهره قانونی
compound interest	بهره مرکب
utilisations	بهره برداری ها
gains	بهره برداری
loan interest	بهره وام
high interest	بهره سنگین
high interest	بهره گران
gained	بهره برداری
gains	بهره تقویت
shares	بهره قسمت
laser gain	بهره لیزر
exploitation [utilization]	بهره برداری
usage	بهره برداری
utilisation [British]	بهره برداری
interest rate	نرخ بهره
usages	بهره برداری ها
interest for delay	بهره دیرکرد
utilizations	بهره برداری ها
share	بهره قسمت
shared	بهره قسمت
interest	سودیا بهره
using	بهره برداری
enjoyed	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoying	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
exploitation of colonies	بهره کشی مستعمرات
exploitation of labor	بهره کشی کارگر
interest free loan	وام بدون بهره
prime rate	نرخ بهره پایه
prime rate of interest	نرخ بهره ترجیحی
principal and interest	اصل پول و بهره
interest profit	عایدی حاصل از بهره
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
enjoy	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
money lender	پول به بهره گذار
paranosic gain	بهره اصلی بیماری
gains	سود بردن بهره
underutilization of labor	کم بهره گیری از کارگر
child abuse	بهره کشی از کودک
utilization statistics	امار بهره وری
primary gain	بهره اصلی بیماری
paranosis	بهره کشی از بیماری
per capita productivity	بهره وری سرانه
infatute	ازخرد بی بهره کردن
average productivity	بهره دهی متوسط
sexual abuse	بهره کشی جنسی
neutral rate of interest	نرخ بهره خنثی
nominal interest rate	نرخ بهره اسمی
royalty	حق بهره برداری از چیزی
it was sold at 0 year's p	بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
real interest rate	نرخ بهره واقعی
bank rate	نرخ بهره بانکی
landuse	بهره وری از زمین
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
ready for use	اماده بهره برداری
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
rate of yield	نرخ بهره موثر
market rate of interest	نرخ بهره بازار
royalties	حق بهره برداری از چیزی
enjoys	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
beneficiary	بهره بردار ذیحق
sweatshop	کارگاه بهره کشی
tap	بهره برداری کردن از
tapped	بهره برداری کردن از
tapping	بهره برداری کردن از
sweatshops	کارگاه بهره کشی
epinosic gain	بهره ثانوی بیماری
factor productivity	بهره دهی عوامل
interest rate per annum	نرخ بهره سالانه
maximum value	مقدار بهره برداری
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
exploiting	بهره برداری کردن از
marginal productivity	بهره وری نهائی
high efficiency	ضریب بهره بالا
real rate of interest	نرخ بهره واقعی
enjoyment	بهره مند شدن از
high rate of interest	نرخ بالای بهره
margin productivity	حد بهره وری تولید
high rate of interest	نرخ سنگین بهره
utilises	بهره برداری کردن
exploits	بهره برداری کردن از
utilised	بهره برداری کردن
i paid the debt plus interest	بدهی را با بهره ان دادم
operating cost	هزینه بهره برداری
operating budget	بودجه بهره برداری
utilising	بهره برداری کردن
myrmecophilous	بهره برنده ازمورچه
utilizing	بهره برداری کردن
money rate of interest	نرخ بهره پولی
natural rate of interest	نرخ بهره طبیعی
passives	پدافندغیر عامل بی بهره
effective interest rate	نرخ بهره موثر
out law	از حقوق بی بهره کردن
passive	پدافندغیر عامل بی بهره
utilizes	بهره برداری کردن
exploit	بهره برداری کردن از
gained	سود بردن بهره
gain	سود بردن بهره
utilize	بهره برداری کردن
emergency operation	بهره برداری اضطراری
imparted	بهره مند شدن از رساندن
impart	بهره مند شدن از رساندن
partook	بهره داشتن طرفداری کردن
long term interest rate	نرخ بهره طویل المدت
keyed automatic gain control	تنظیم بهره با کلید خودکار
operational research	تحقیق درخصوص بهره برداری
gated automatic gain control	تنظیم بهره با کلید خودکار
partakes	شریک شدن بهره داشتن
agricultural labor productivity	بهره دهی کارگر کشاورزی
open loop gain	بهره تقویت در حلقه باز
partaken	شریک شدن بهره داشتن
partaking	شریک شدن بهره داشتن
capacity utilization rate	نرخ بهره داری از فرفیت
short term rate of interest	نرخ بهره کوتاه مدت