Dictiornary-Farsi | پول نظامی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (14 milliseconds)

English	Persian
invasion currency	پول نظامی


Search result with all words

party	عده نظامی
sedition	خیانت در حفظ اسرار نظامی
fortress	استحکامات نظامی
fortress	سنگر قلعه نظامی
fortresses	استحکامات نظامی
fortresses	سنگر قلعه نظامی
march	گام نظامی
march	موسیقی نظامی یا مارش
march	نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched	گام نظامی
marched	موسیقی نظامی یا مارش
marched	نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches	گام نظامی
marches	موسیقی نظامی یا مارش
marches	نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marches	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching	گام نظامی
marching	موسیقی نظامی یا مارش
marching	نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marching	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
facing	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing	گردشهای در جای نظامی
facings	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings	گردشهای در جای نظامی
school	مرکز اموزش نظامی
schools	مرکز اموزش نظامی
active	نظامی کادر
parity	توازن قوای نظامی
parity	تعادل نیروی نظامی
region	ناحیه نظامی
regions	ناحیه نظامی
service	نظامی
serviced	نظامی
installation	قسمت نظامی
installation	موسسه نظامی
installations	قسمت نظامی
installations	موسسه نظامی
vendor	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
reprisal	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
intelligence	اطلاعات نظامی
citadel	قلعه نظامی
citadels	قلعه نظامی
centuries	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
sabers	شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabre	شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabres	شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
exercise	مانور نظامی
exercise	مشق نظامی
exercised	مانور نظامی
exercised	مشق نظامی
exercises	مانور نظامی
exercises	مشق نظامی
regimental	لباس نظامی
truck	خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked	خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking	خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks	خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
terminal	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
drill	مشق نظامی
drilled	مشق نظامی
drills	مشق نظامی
post	پست نظامی
post-	پست نظامی
posted	پست نظامی
posts	پست نظامی
supremacy	برتری کامل قوا سیادت جنگی یا نظامی حاکمیت بر میدان نبرد
aristocracies	حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy	حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
guerillas	جنگجوی غیر نظامی
guerrilla	جنگجوی غیر نظامی
guerrillas	جنگجوی غیر نظامی
safe conduct	جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conducts	جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe-conducts	جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
services	قسمتهای اداری ادارات نظامی
camp follower	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
instruction	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions	راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
plain clothes	غیر نظامی پوش
plain-clothes	غیر نظامی پوش
district	ناحیه نظامی
districts	ناحیه نظامی
cadet	دانشجوی نظامی
cadets	دانشجوی نظامی
cot	تختخواب سفری نظامی
cots	تختخواب سفری نظامی
column	ستون نظامی
columns	ستون نظامی
force	نیروی نظامی
force	یکان قسمت نظامی
forces	نیروی نظامی
forces	یکان قسمت نظامی
forcing	نیروی نظامی
Other Matches

militarism	روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
manoeuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial	محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
martin	نظامی
military	نظامی
warlike	نظامی
mil	نظامی
soldiers	نظامی
martial	نظامی
soldier	نظامی
fort	دژ نظامی
military advisor	مستشار نظامی
soldier	نظامی شدن
field colours	پرچم نظامی
field colors	پرچم نظامی
soldier	فرد نظامی
dressing parade	مشق نظامی
detention barrack	بازداشتگاه نظامی
defense information	اطلاعات نظامی
martial law	حکومت نظامی
martial rule	حکومت نظامی
drilling	تمرین نظامی
civilian	غیر نظامی
military tribunal	دادگاه نظامی
martial court	دادگاه نظامی
maneuver	تمرین نظامی
civilians	غیر نظامی
military service	خدمت نظامی
general outpatient clinic	درمانگاه نظامی
garrison state	ایالت نظامی
standing order	امریه نظامی
standing orders	امریه نظامی
soldiers	نظامی شدن
soldiers	فرد نظامی
court material	دادگاه نظامی
militia	نیروی نظامی
saluting	احترام نظامی
salutes	احترام نظامی
saluted	احترام نظامی
salute	احترام نظامی
guest houses	مهمانسرای نظامی
guest house	مهمانسرای نظامی
militias	نیروی نظامی
militarily	از لحاظ نظامی
paramilitaries	شبه نظامی
paramilitary	شبه نظامی
council of war	شورای نظامی
army staff	ستاد نظامی
civil	غیر نظامی
court martiall	شورای نظامی
court martiall	دادگاه نظامی
court martial	دادگاه نظامی
army attache	وابسته نظامی
counter military	ضد عملیات نظامی
council ofwar	شورای نظامی
militarize	نظامی کردن
campound	کمپ نظامی
by military force	با نیروی نظامی
attache	وابسته نظامی
articles of war	قانون نظامی
councils of war	شورای نظامی
truck vehicle	خودرو نظامی
the sabre	نیروی نظامی
the military profession	کار نظامی
strategic map	نقشه نظامی
spirit de corps	غرور نظامی
soldiery	نیروی نظامی
provost marshal	قاضی نظامی
prisidio	قلعه نظامی
necker chief	کاشکول نظامی
neck cloth	کاشکول نظامی
word of command	فرمان نظامی
military training	تعلیم نظامی
military training	اموزش نظامی
military testament	وصیتنامه نظامی
military strategy	استراتژی نظامی
military spending	مخارج نظامی
military specifications	کدتخصصی نظامی
tunc	پیراهن نظامی
Military operations.	عملیات نظامی
defensive architecture	معماری نظامی
to attain a great age	به سن بالارسیدن [نظامی ]
military specifications	خصوصیات نظامی
military services	قسمتهای نظامی
military resources	منابع نظامی
military doctorine	دکترین نظامی
military crest	خط الراس نظامی
military courtesy	شئونات نظامی
military courtesy	احترامات نظامی
military court	دادگاه نظامی
military convention	اتحاد نظامی
military comission	کمیسیون نظامی
military comission	هیئت نظامی
military body	هیئت نظامی
military attache	وابسته نظامی
military assistance	کمک نظامی
military area	منطقه نظامی
the sabre	حکومت نظامی
military adviser	مستشار نظامی
militarization	نظامی کردن
military doctorine	مقررات نظامی
military expenditure	مخارج نظامی
military psychology	روانشناسی نظامی
military posture	وضعیت نظامی
military posture	ارایش نظامی
military platform	سکوی نظامی
military occupational speciality	کد تخصصی نظامی
military justice	دادرسی نظامی
military justice	دادسرای نظامی
military intervention	مداخله نظامی
military intelligence	اطلاعات نظامی
military grid	شبکه نظامی
military governor	حاکم نظامی
military governor	فرمانداری نظامی
military government	حکومت نظامی
military government	دولت نظامی
military funds	بودجه نظامی
military funds	اعتبار نظامی
martial spirit	روح نظامی
khaki	لباس نظامی
camp	اردوگاه نظامی
camped	اردوگاه نظامی
camps	اردوگاه نظامی
militarist	نظامی گرا
ceremonies	مراسم نظامی
ceremony	مراسم نظامی
strongholds	قلعه نظامی
stronghold	قلعه نظامی
militarists	نظامی گرا
saber rattling	نمایش نیروی نظامی
liaising	رابط نظامی بودن
troopers	اسب سواری نظامی
trooper	اسب سواری نظامی
forcing	یکان قسمت نظامی
convening authority	فرماندار موقت نظامی
missing movement	ترک ستون نظامی
general court martial	دادگاه عالی نظامی
military symbols	علایم قراردادی نظامی
missing movement	غیبت از ستون نظامی
demilitarization	غیر نظامی کردن
state of martial law	حالت حکومت نظامی
state guard	نیروی نظامی ایالتی
counter military	مقابله باعملیات نظامی
stablishment	قسمت نظامی سازمان
court martial order	رای دادگاه نظامی
simulated rank	همردیف نظامی همردیفی
de militarization	از حالت نظامی دراوردن
declare martial	اعلان حکومت نظامی
proclamation of martial law	اعلان حکومت نظامی
shako	کلاه بلند نظامی
militarization	نظامی کردن امور
saphead	انتهای نقب نظامی
disciplinary barracks	ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
dress uniform	لباس رسمی نظامی
strategic target	هدف مهم نظامی
military area	حوزه جغرافیایی نظامی
politico military	عملیات سیاسی نظامی
military assistance advisory group (maag	هیئت مستشاری نظامی
politico military	امور سیاسی نظامی
plain dress	لباس غیر نظامی
military body	هیئت رئیسه نظامی
military channel	سلسله مراتب نظامی
military clock	ساعت یا وقت نظامی
military courtesy	اداب معاشرت نظامی
military courtesy	رفتارو اداب نظامی
parade rest	حالت ازاد نظامی
military grid	شبکه مختصات نظامی
liaise	رابط نظامی بودن
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
irregular force	قوای غیر نظامی
military occupational speciality	تخصص شغلی نظامی
judge advocate general	رئیس دادگاه نظامی
regulation clothing	لباس رسمی نظامی
kommandatura	مرکز فرماندهی نظامی
peripheral course	دوره امادگی نظامی
martial music	مزیک جنگی یا نظامی
martial rule	تحت حکومت نظامی
military occupation	اشغال نظامی یک منطقه
profession of arms	تخصص نظامی گری
noncombatant	افراد غیر نظامی
paramilitaries	نیروهای شبه نظامی
cadre	اعضای یک سازمان نظامی
cadres	اعضای یک سازمان نظامی