English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
English Persian
pianist پیانو نواز
pianists پیانو نواز
Other Matches
pianofortes پیانو
pianoforte پیانو
piano or pianoforte پیانو
peanoforte پیانو
piano پیانو
pianos پیانو
peanoforte نوعی پیانو
player piano پیانو خودکار
He plays the piano too پیانو هم می زند
note کلید پیانو
notes کلید پیانو
noting کلید پیانو
pianist نوازنده پیانو
pianists نوازنده پیانو
music stool کرسی پیانو زنان
piano player اسباب پیانو زنی
tuning hammer کلید کوک پیانو
soloist تک نواز
recitalist تک نواز
reciter تک نواز
soloists تک نواز
gallant زن نواز
piano accordion اکوردئون جا انگشتی دارشبیه پیانو
trombonist ترومبون نواز
mandolinist ماندولین نواز
harper چنگ نواز
trombonists ترومبون نواز
hospitable مهمان نواز
giuoco piano جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
italian game بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
centre holding variation واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
celesta نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
boogie woogie نواختن پیانو باضربات تند وضربهای
gracious زیر دست نواز
to keep an open house مهمان نواز بودن
to be a crowd-pleaser مردم نواز بودن
keep an open house مهمان نواز بودن
accompanists همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
You can lift the piano alone. تنهائی نمی توانی پیانو رابلند کنی
accompanist همراهی کننده با آواز یا سازی چون پیانو
open doored در خانه باز مهمان نواز
hospitable غریب نواز مهمان نوازانه
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
rabble-rouser نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
Pied Piper نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
centers محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
endless بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
The Pied Piper of Hamelin نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacts نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
dat درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
violinist ویولن زن ویولن نواز
violinists ویولن زن ویولن نواز
violist ویولن زن ویولن نواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com