English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
gerontic پیرانه دارای ضعف پیری
Other Matches
geriatrics رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
agedly پیرانه
older پیرانه کهنه
old پیرانه کهنه
oldest پیرانه کهنه
agedness پیری
old age پیری
senile weakness پیری
ages پیری
age پیری
eld پیری
ageing پیری
senility پیری
consenescence پیری
senescence پیری
second childhood پیری
get on in years <idiom> به سن پیری رسیدن
gerontology پیری شناسی
the staff of old age عصای پیری
dotage ضعف پیری
geriatric مربوط به پیری
gerontic وابسته به پیری
geriatrics پیری پزشکی
senile وابسته به پیری
senility اختلالهای پیری
caducity ضعف پیری
senile مربوط به پیری
aftertime دوران پیری
oldness قدمت پیری
senile dementia زوال عقل پیری
geriatrist امراض دوران پیری
There is no fool like an old fool . سر پیری ومعرکه گیری
gerontologist متخصص امراض پیری
gerontological وابسته بامراض پیری
gerontology علم پیری شناسی
senile psychosis روان پریشی پیری
to d. in one's bed دراثر پیری یا بیماری مردن
presenile psychosis روان پریشی پیش پیری
presenile dementia زوال عقل پیش پیری
green old age پیری باتندرستی وزنده دلی
to provide for old age برای پیری تهیه کردن
he is well preserved کمتر نشان پیری در او پیداست
to verge toward old age پابسن گذاشتن به پیری نزدیک شدن
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
dug out نظامی پیری که هنگام جنگ به خدمت فراخوانده شود
mark of mouth نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
gerontology رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
miasmal دارای دمه بد بو
splash دارای ترشح
deadbeats دارای سکون
pelliculate دارای پوسته
palmy دارای نخل
of that ilk دارای همان جا
overbusy دارای کارزیاد
papillose دارای برامدگی
deadbeat دارای سکون
myrrhic دارای بوی مر
portentous دارای فال بد
multilineal دارای چندین خط
splashes دارای ترشح
miasmatic دارای دمه بد بو
multifid دارای چندشکاف
muciferous دارای مخاط
nucleate دارای هسته
energetic دارای انرژی
nitrous دارای شوره
melodic دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
melodious دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
myrrhy دارای بوی مر
monandrous دارای یک شوهر
multiflorous دارای بیش از سه گل
formal دارای فکر
monatomic دارای یک جوهرفرد
monoclinal دارای یک شیب
salaried دارای حقوق
monometallic دارای یک فلز
monopetalous دارای یک گلبرگ
stilted دارای چوب پا
weighted دارای وزن
undersigned دارای امضاء
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
shelterer دارای حفاظ
legitimates دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
strontic دارای استرونیوم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
straight line دارای خط مستقیم
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
sexagenary دارای سن 06 تا96
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
splashy دارای ترشح
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
tricycles دارای سه چرخ
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
pseudonymous دارای تخلص
pulsant دارای تپش
petiolated دارای دمگل
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
self abnegating دارای کف نفس
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
petiolate دارای دمگل
splashing دارای ترشح
biradial دارای دوشعاع
basined دارای ابگیر
entitative دارای وجودخارجی
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
azotic دارای ازت
far reaching دارای اثرزیاد
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
foliolate دارای برگچه
floaty دارای اب نشین کم
fibrinous دارای مودلیفی
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
feldspathic دارای فلدسپار
aulait دارای شیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com