English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (2 milliseconds)
English Persian
thereinafter پیرو ان
Search result with all words
slave پیرو
slaved پیرو
slaves پیرو
slaving پیرو
epicure پیرو عقیده اپیکور
epicures پیرو عقیده اپیکور
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
follower پیرو
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
followers پیرو
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
vassal تابع پیرو
vassals تابع پیرو
conservative پیرو سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
cohort پیرو
cohorts پیرو
adherent تابع پیرو
adherents تابع پیرو
henchman پیرو
henchmen پیرو
classical پیرو سبکهای باستانی
sidekick ادم پیرو
sidekicks ادم پیرو
satellite پیرو
satellites پیرو
law-abiding پیرو قانون
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
stoic پیرو فلسفه رواقیون
stoical پیرو فلسفه رواقیون
realist پیرو مکتب realism
realists پیرو مکتب realism
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
partisan حامی پیرو متعصب
partisans حامی پیرو متعصب
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
platonic پیرو افلاطون
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
disciple پیرو هواخواه
disciples پیرو هواخواه
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
dialectician پیرو منطق استدلالی
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
faddish پیرو مد زودگذر
follwer پیرو
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
leninist پیرو لنین
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
master slave system سیستم راهبر پیرو
obedient to the law پیرو قانون
partizan حامی پیرو متعصب
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
platonist پیرو افلاطون
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
pragmatist پیرو فلسفه عملی
pursuant پیرو
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
religionist پیرو متعصب دین
rightteous پیرو شریعت
satellite processor پردازشگر پیرو
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
secondary planet پیرو
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
sequacious پیرو
sequela پیرو
sequent پیرو
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
shia پیرو مذهب شیعه
shiite پیرو شیعه
shiite پیرو مذهب شیعه
slave mode حالت پیرو یا برده
socratic پیرو حکمت سقراط
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
succedaneous پیرو
succedent پیرو متعاقب
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
sunnite پیرو مذهب سنت
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
to heel پیرو
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wesleyan پیرو جان وسلی
true-blue پیرو متعصب
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com