English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
succedent پیرو متعاقب
Other Matches
subsequent متعاقب
succeeding متعاقب
pursuant متعاقب
pursuant to متعاقب
succedaneous متعاقب جانشین
follow up supply اماد متعاقب
hereupon متعاقب این
mush افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
secondary planet پیرو
pursuant پیرو
henchman پیرو
henchmen پیرو
succedaneous پیرو
sequent پیرو
satellite پیرو
satellites پیرو
sequela پیرو
follwer پیرو
sequacious پیرو
cohorts پیرو
follower پیرو
slaving پیرو
slaves پیرو
slaved پیرو
followers پیرو
to heel پیرو
thereinafter پیرو ان
slave پیرو
cohort پیرو
faddish پیرو مد زودگذر
disciples پیرو هواخواه
platonist پیرو افلاطون
platonic پیرو افلاطون
shiite پیرو شیعه
leninist پیرو لنین
obedient to the law پیرو قانون
true-blue پیرو متعصب
rightteous پیرو شریعت
satellite processor پردازشگر پیرو
disciple پیرو هواخواه
adherents تابع پیرو
adherent تابع پیرو
sidekick ادم پیرو
sidekicks ادم پیرو
vassals تابع پیرو
vassal تابع پیرو
law-abiding پیرو قانون
socratic پیرو حکمت سقراط
shia پیرو مذهب شیعه
stoic پیرو فلسفه رواقیون
shiite پیرو مذهب شیعه
religionist پیرو متعصب دین
slave mode حالت پیرو یا برده
classical پیرو سبکهای باستانی
epicure پیرو عقیده اپیکور
epicures پیرو عقیده اپیکور
wesleyan پیرو جان وسلی
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
conservative پیرو سنت قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
sunnite پیرو مذهب سنت
stoical پیرو فلسفه رواقیون
realist پیرو مکتب realism
realists پیرو مکتب realism
partisans حامی پیرو متعصب
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
partisan حامی پیرو متعصب
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
partizan حامی پیرو متعصب
dialectician پیرو منطق استدلالی
pragmatist پیرو فلسفه عملی
master slave system سیستم راهبر پیرو
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com