English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
tender پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendered پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
Other Matches
tendering مناقصه مزایده
tender مناقصه مزایده
bids مناقصه مزایده
tendered مناقصه مزایده
tenderest مناقصه مزایده
bid مناقصه مزایده
bids به مناقصه یا مزایده گذاشتن
by tender از طریق مزایده یا مناقصه
bid به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bid bond ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
tender bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
call for tender برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
invite to tender دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
bid پیشنهاد مناقصه
bids پیشنهاد مناقصه
bids پیشنهاد مزایده
bid پیشنهاد مزایده
bidding پیشنهاد مزایده کردن
tenderer پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
they rejected his proposition پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
offer پیشنهاد کردن پیشنهاد
offered پیشنهاد کردن پیشنهاد
offers پیشنهاد کردن پیشنهاد
tender مناقصه
tendering مناقصه
tendered مناقصه
low bids مناقصه
tenderest مناقصه
tenders مناقصه
low tender مناقصه
tender notice مناقصه دهنده
invitation to tender دعوت به مناقصه
official submission مناقصه عمومی
public submission مناقصه رسمی
bid bond ضمانتنامه مناقصه
to invite tenders for something چیزی را به مناقصه گذاشتن
to advertise for bids چیزی را به مناقصه گذاشتن
earnest money ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tender notice اگهی دعوت به مناقصه
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid guarantee ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tenders conditions شرایط عمومی مناقصه
tendering مزایده
tender مزایده
tenderest مزایده
tendered مزایده
auction مزایده
public sale مزایده
auctioning مزایده
auctioned مزایده
auctions مزایده
bidding مزایده
high tender مزایده
high bids مزایده
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tender bonds ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sell by auction به مزایده فروختن
invitation to tender دعوت به مزایده
outcry حراج مزایده
high tender به مزایده گذاشتن
auctioneer متصدی مزایده
auctioneers متصدی مزایده
outcries حراج مزایده
put up to auction به مزایده گذاشتن
biddability مزایده شدنی
highest bidder برنده مزایده
auction sale مزایده فروش
appeal for tenders درخواست مزایده
to advertise for bids چیزی را به مزایده گذاشتن
auction of rug حراج و مزایده فرش
licit فروش ازطریق مزایده
to invite tenders for something چیزی را به مزایده گذاشتن
tenderer شرکت کننده در مزایده یامناقصه
tender guarantee ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
purpose پیشنهاد
plea پیشنهاد
motions پیشنهاد
motioning پیشنهاد
motioned پیشنهاد
motion پیشنهاد
purposes پیشنهاد
pleas پیشنهاد
proffer پیشنهاد
proffered پیشنهاد
bid پیشنهاد
proffers پیشنهاد
proposition پیشنهاد
proffering پیشنهاد
bids پیشنهاد
propositions پیشنهاد
propositioning پیشنهاد
propositioned پیشنهاد
offers پیشنهاد
overture پیشنهاد
motion [politic] پیشنهاد
offer پیشنهاد
tendered پیشنهاد
proposal پیشنهاد
proposals پیشنهاد ها
offer پیشنهاد
overtures پیشنهاد ها
tenderest پیشنهاد
application پیشنهاد
tender پیشنهاد
bidder پیشنهاد
offers پیشنهاد ها
offered پیشنهاد
suggestion پیشنهاد
applications پیشنهاد ها
suggestions پیشنهاد
tendering پیشنهاد
bidders پیشنهاد
overture پیشنهاد
overtures پیشنهاد
recommendation پیشنهاد
recommendations پیشنهاد
proposal پیشنهاد
proposals پیشنهاد
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
bids خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bid خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
offeror پیشنهاد دهنده
overbid پیشنهاد زیادتر
advance پیشنهاد کردن
projected پیشنهاد پلان
tenderer پیشنهاد دهنده
mover پیشنهاد دهنده
offered پیشنهاد کردن
offer curve منحنی پیشنهاد
offerer پیشنهاد دهنده
tendering form ورقه پیشنهاد
projects پیشنهاد پلان
offer to purchase پیشنهاد خرید
bid پیشنهاد حراج
projected پیشنهاد کردن
counter offer پیشنهاد متقابل
bidder پیشنهاد دهنده
advancing پیشنهاد کردن
project پیشنهاد پلان
projects پیشنهاد کردن
propounder پیشنهاد دهنده
project پیشنهاد کردن
bidder پیشنهاد کننده
bidders پیشنهاد دهنده
bidders پیشنهاد کننده
proposer پیشنهاد کننده
proposal of marriage پیشنهاد عروسی
proposal form فرم پیشنهاد
offer پیشنهاد کردن
firm offer پیشنهاد ثابت
firm offer پیشنهاد قطعی
counterbid پیشنهاد متقابل
suggester پیشنهاد دهنده
acceptance of offer قبولی پیشنهاد
acceptance of offer پذیرش پیشنهاد
recommendations نامه پیشنهاد
tendering پیشنهاد دادن
propounds پیشنهاد کردن
recommend پیشنهاد کردن
suggest پیشنهاد کردن
suggested پیشنهاد کردن
suggesting پیشنهاد کردن
suggests پیشنهاد کردن
peace offering پیشنهاد صلح
tenderest پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد کردن
propounding پیشنهاد کردن
propound پیشنهاد کردن
acceptance تصویب یک پیشنهاد
acceptances تصویب یک پیشنهاد
recommendation نامه پیشنهاد
recommends پیشنهاد کردن
peace offerings پیشنهاد صلح
propose پیشنهاد کردن
proposed پیشنهاد کردن
proposes پیشنهاد کردن
proposing پیشنهاد کردن
tendered پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد خرید
propositioning گزاره پیشنهاد
propositioned گزاره پیشنهاد
suggestion پیشنهاد القاء
proposition گزاره پیشنهاد
suggestible پیشنهاد کردنی
offers پیشنهاد کردن
bids پیشنهاد حراج
propositions گزاره پیشنهاد
bids پیشنهاد خرید
bids پیشنهاد دادن
recommending پیشنهاد کردن
bids پیشنهاد کردن
suggestions پیشنهاد القاء
to make overtures پیشنهاد کردن
tender پیشنهاد دادن
proposal پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com