Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
acephalo
پیشوندیست یونانی بمعنی
Search result with all words
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Other Matches
amph
پیشوندیست بمعنی
amphi
پیشوندیست بمعنی
co-
پیشوندیست بمعنی با و باهم
Co
پیشوندیست بمعنی با و باهم
uni
پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
diabol
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabolo
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
abs
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
greco
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
ultra
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
trey
پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
hellenism
یونانی مابی اداب یونانی
grecism
طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenize
یونانی کردن یونانی ماب کردن
heter
پیشوندیست بمعانی بغیر از و دیگر و از جنس دیگری یا ازنوع مختلف
hetero
پیشوندیست بمعانی بغیر از و دیگر و از جنس دیگری یا ازنوع مختلف
grecian
یونانی
Greeks
یونانی
Greek
یونانی
pythagorean
یونانی
hellenization
یونانی شدن
graecism
فرهنگ یونانی
graecism
اصطلاح یونانی
larchagaric
اگاریکون یونانی
aphrodite
ونوس یونانی
labyrinthine fret
نقش یونانی
pyrrhonism
فلسفه یونانی
phihellenic
یونانی دوست
grecism
اصطلاح یونانی
hellenism
اصطلاح یونانی
greek text
متن یونانی
greek gift
هدیه یونانی
key pattern
زبانه یونانی
key pattern
زنجیره یونانی
grecize
یونانی وارکردن
hellene
یونانی خالص
Greek architecture
معماری یونانی
poison hemlock
شوکران یونانی
solon
سولن مقنن یونانی
crepidoma
سکو
[در ساختمان یونانی]
phi
حرف ف درالفبا یونانی
mu
نام حرف یونانی
he is of greek origin
اصلا یونانی است
lambdoidal
حرف لام در یونانی
grecize
یونانی ماب کردن
he has small greek
کمی یونانی میداند
he is of greek origin
اصلش یونانی است
greed orthodox
کلیسای ارتدکس یونانی
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
all
: بمعنی
allo
بمعنی
all-
: بمعنی
beta
دومین حرف الفبای یونانی
lambda
یازدهمین حرف الفبای یونانی
theseus
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
mu
حرف دوازدهم الفبای یونانی
erato
غزل و شعر عشقی یونانی
epsilon
پنجمین حرف الفبای یونانی
tenuis
علامت مکث و وقفه در یونانی
epicurus
نام فیلسوف یونانی که معتقد
nu
سیزدهمین حرف الفبای یونانی
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
omega
اخرین حرف الفبای یونانی
gammas
حرف سوم الفبای یونانی
sapphic
وابسته بشاعره یونانی "سافو"
alpha
حرف اول الفبای یونانی
alphas
حرف اول الفبای یونانی
hellenistic
وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
betas
دومین حرف الفبای یونانی
delta
حرف چهارم زبان یونانی
hippodrome
[میدان اسب دوانی یونانی]
deltas
حرف چهارم زبان یونانی
choragic
[مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
grecize
یونانی ماب یایونانی وارشدن
gamma
حرف سوم الفبای یونانی
ihs
مخفف کلمه یونانی عیسی
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
agro
: پیشوند بمعنی
actino
پیشوندی بمعنی
micros
پیشوندی بمعنی
micro
پیشوندی بمعنی
etacism
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros
نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
Deinocrates
[معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
greek cross
صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
iota
حرف نهم الفبای یونانی نقطه
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
in the p sense of the word
بمعنی واقعی کلمه
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
mal
پیشوندی بمعنی بد و مضر
ads
مانندad-hoc که بمعنی
Mon
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
ad
مانندad-hoc که بمعنی
neo-
پیشوند بمعنی جدید
semis
پیشوندی بمعنی : نیم
neo
پیشوند بمعنی جدید
phage
پسوندی بمعنی خورنده
hepta
پیشوندی بمعنی هفت
hept
پیشوندی بمعنی هفت
mono
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
semi
پیشوندی بمعنی : نیم
klepht
یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
ulysses
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
post classical
در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
pi
حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
ads
حرف اضافه لاتینی بمعنی
igni
پیشوندی است بمعنی اتش
ace
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
aces
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
hydr
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
genesis
پسوند بمعنی ایجاد کننده
picto
پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
un-
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
sophy
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
UN
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
acousis
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
acousia
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
ad
حرف اضافه لاتینی بمعنی
hydro
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
AC
و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
septuagint
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
upsilon
نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
supra
پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
pseudo
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
icosi
پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
pseud
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
over-
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
infra
پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
pseuds
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
arch-
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
zoo
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
pan-
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
zoos
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
pans
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
polys
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
poly
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
ado
مصدرحال فعل do toمثل ado have to بمعنی
pan
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
over
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
arch
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
demi
پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
arches
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
prostyle
ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
auto
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
autos
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
ante
: پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
aut
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و" خودکار"
intra
پیشوند بمعنی در داخل ودرتوی و در درون و درمیان
grapho
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
acantho
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
accept as true
گاهی پس از accept بمعنی پذیرفتن لفظ of می اورند
non
پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
gradus
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
somnambul
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
logographer
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
wiser
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wisest
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
hemi
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
wise
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
abdomino
این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
quasi
بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
anti
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
anth
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد<و >مخالف < و >درعوض <و>بجای < و غیره مثل :ANTIchrist
Symbol font
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
ab
پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
odyssey
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
multimult
پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
acr
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
abio
کلمه ایست که بصورت پیشوندبکار رفته و بمعنی بدون زندگی و عاری از حیات است
acro
میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
pleiades
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa
حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com