Dictiornary-Farsi | پیمانکار فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
sub contractor	پیمانکار فرعی


Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
operators on incentive	پیمانکار ها
piece-workers	پیمانکار ها
piece workers	پیمانکار ها
pieceworkers	پیمانکار ها
jobber [piece worker]	پیمانکار
incentive operators	پیمانکار ها
pieceworker	پیمانکار
piece worker	پیمانکار
piece-worker	پیمانکار
operator on incentive	پیمانکار
incentive operator	پیمانکار
contractor	پیمانکار
contractors	پیمانکار
principal contractor	پیمانکار اصلی
hauling contractor	پیمانکار حمل و نقل
contractors	پیمانکار حمل و نقل
contractor	پیمانکار حمل و نقل
subcontractors	پیمانکار دست دوم
building contractor	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
builder and contractor	پیمانکار ساختمان [اقتصاد]
subcontractor	پیمانکار دست دوم
net amount payable to contractor	مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
subletting	بمناقصه گذاردن کار بوسیله پیمانکار دست اول
gurantee period	مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
civil engineering contractor	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
lateral	فرعی
half deck	پل فرعی
spillover effect	اثر فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
inferior	فرعی
minor	فرعی
succursal	فرعی
subsidiaries	فرعی
sub dam	سد فرعی
derivative	فرعی
second class	فرعی
adjunct	فرعی
extrinsic	فرعی
petty	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
adjuncts	فرعی
derivatives	فرعی
subsidiary	فرعی
accessorial	فرعی
accessory	فرعی
by	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
min	فرعی
byeffect	اثر فرعی
secondary	فرعی
ancillary	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
secondary effect	اثر فرعی
inferiors	فرعی
subalterns	فرعی
subaltern	فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
by election	انتخابات فرعی
bye election	انتخابات فرعی
floor jack	اهرم فرعی
by lane	کوچه فرعی
by pass	لوله فرعی
bracteole	برگچه فرعی
municipal road	راه فرعی
minor league	لیگ فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
by product material	فراورده فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by way	راه فرعی
subclass	شعبه فرعی
secondary unit	واحد فرعی
by product	نتیجه فرعی
by path	جاده فرعی
colonnette	ستون فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
dog leg	شاخه فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
diverticulum	جاده فرعی
spur track	جاده فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
by product	فراورده فرعی
by product	محصول فرعی
by work	کار فرعی
probative	حقایق فرعی
extension	شماره فرعی
byways	راه فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
token money	پول فرعی
tine	شاخ فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
DIVERSION	راه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
side show	نمایش فرعی
side show	موضوع فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub network	شبکه فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
side issue	مسئله فرعی
subdivision	بخش فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
by-products	محصول فرعی
subdivisions	بخش فرعی
side issue	موضوع فرعی
insets	نقشه فرعی
inset	نقشه فرعی
extensions	تلفن فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
overtones	صدای فرعی
by-product	محصول فرعی
side effect	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
side-effects	اثر فرعی
overtone	صدای فرعی
bypassing	مسیر فرعی
bypass	مسیر فرعی
annex	شعبه فرعی
accessory	دعوای فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
bypassed	مسیر فرعی
subsidiary	متمم فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
annexes	شعبه فرعی
bypasses	مسیر فرعی
adjuncts	صفت فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollary	نتیجه فرعی

sub contractor

پیمانکار فرعی