Dictiornary-Farsi | پیوند رباطی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
syndesmosis	پیوند رباطی


Other Matches

ligamentous	رباطی
desmoid	رباطی
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
grafter	پیوند زن
grafting	پیوند
associate	هم پیوند
associated	هم پیوند
graftage	پیوند
unrelated	بی پیوند
anastomosis	پیوند
nexus	پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
strapping	پیوند
associates	هم پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
inosculation	رگ پیوند
bond	پیوند
ligature	خط پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
imping	پیوند
associating	هم پیوند
grafts	پیوند
consociation	پیوند
connexions	پیوند
colligation	پیوند
syntheses	پیوند
synthesis	پیوند
relation	پیوند
ligament	پیوند
ligaments	پیوند
graft	پیوند
zonule	پیوند
bonding	پیوند
connection	پیوند
merging	پیوند
slurring	پیوند
slurs	پیوند
connexion	پیوند
slur	پیوند
transplantation	پیوند
grafted	پیوند
link	پیوند
slurred	پیوند
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
cut splice	پیوند میانی
chink grafting	پیوند اسکنهای
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
communications link	پیوند مخابراتی
crossbreed	پیوند زدن
cross breeding	پیوند دوجنس
communication link	پیوند ارتباطی
double bond	پیوند دوگانه
doubly linked	با پیوند مضاعف
heat affected zone	ناحیه پیوند
graftage	پیوند زنی
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
cold link	پیوند دستی
engraft	پیوند زدن
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
covalent bond	پیوند کووالانسی
ionic bond	پیوند یونی
radio link	پیوند رادیویی
sailmaker splice	پیوند چادردوز
short splice	پیوند کوتاه
single bond	پیوند یگانه
single bond	پیوند ساده
splicer	پیوند دهنده
synchondrosis	پیوند غضروفی
syntropy	پیوند سالم
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
transplantable	پیوند شدنی
triple bond	پیوند سه گانه
underpass approach	سرازیری پیوند
underpass approach	نشیب پیوند
warm link	پیوند گرم
root graft	پیوند ریشهای
polar bond	پیوند قطبی
peptide linkage	پیوند پپتیدی
link register	ثبات پیوند
linkage time	زمان پیوند
linker	پیوند دهنده
localized bond	پیوند مستقر
long splice	پیوند بلند
mesalliance	پیوند ناجور
metallic bond	پیوند فلزی
mismarriage	پیوند نامناسب
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
ogee	منحنی پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
osteoplasty	پیوند استخوانی
outcrossing	پیوند دو نژاد
outer connection	پیوند برونی
peptide bond	پیوند پپتیدی
chemical bond	پیوند شیمیایی
hybridization	پیوند زنی
splice	پیوند زدن
splice	پیوند کردن
associations	پیوند ارتباط
association	پیوند ارتباط
grafts	پیوند گیاه
protocols	پیوند نامه
ablosung	پیوند گسلی
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
flanges	پیوند لوله
acetylenic link	پیوند استیلنی
grafted	پیوند گیاه
protocol	پیوند نامه
spliced	پیوند کردن
linked	پیوند یافته
buckets	منحنی پیوند
additive	پیوند کد مخابراتی
bucket	منحنی پیوند
flange	پیوند لوله
splicing	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
additives	پیوند کد مخابراتی
confederacies	اتحاد پیوند
splices	پیوند کردن
confederacy	اتحاد پیوند
spliced	پیوند زدن
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
anaplasty	پیوند کاری
bonding	تشکیل پیوند
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bent bond	پیوند خمیده
bond angle	زاویه پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
bond distance	طول پیوند
unions	پیوند وصلت
bond length	طول پیوند
union	پیوند وصلت
basic linkage	پیوند اساسی
back splice	پیوند وارون
atomic bond	پیوند اتمی
graft	پیوند گیاه
bond energy	انرژی پیوند
chain splice	پیوند زنجیری
axial bond	پیوند محوری
link	پیوند دادن
back splice	پیوند معکوس
acetylenic bond	پیوند استیلنی
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
link	دانه زنجیر پیوند
juncture	پیوند گاه درز
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
tie bar	بست جوش پیوند
grafted	جفت کردن پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
grafts	جفت کردن پیوند
union	پیوند اتحادیه اتصالی
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
graft	جفت کردن پیوند
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
intercage bond	پیوند بین قفسی
imping	عمل پیوند زدن
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
grafting	عمل پیوند زدن
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
cross fertilize	باهم پیوند زدن
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
homopolar bond	پیوند جور قطبی
homograft	پیوند از جنس خود
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
intergraft	متقابلا پیوند شدن
autoplasty	پیوند از خود بخود
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی