Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
single bond
پیوند ساده
Other Matches
hydrogen bonding
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basic
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structuring
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
connexions
پیوند
linkage
پیوند
ligature
خط پیوند
relation
پیوند
grafting
پیوند
synthesis
پیوند
syntheses
پیوند
linkages
پیوند
hyphens
پیوند
bond
پیوند
imping
پیوند
grafts
پیوند
grafted
پیوند
graft
پیوند
bonding
پیوند
merging
پیوند
anastomosis
پیوند
grafter
پیوند زن
zonule
پیوند
hyphen
پیوند
strapping
پیوند
inosculation
رگ پیوند
ligament
پیوند
ligaments
پیوند
graftage
پیوند
inosculation
پیوند رگ ها
transplantation
پیوند
connection
پیوند
associate
هم پیوند
connexion
پیوند
consociation
پیوند
associating
هم پیوند
associates
هم پیوند
slurs
پیوند
slurring
پیوند
slurred
پیوند
slur
پیوند
associated
هم پیوند
unrelated
بی پیوند
colligation
پیوند
nexus
پیوند
link
پیوند
association
پیوند ارتباط
grafts
پیوند گیاه
additive
پیوند کد مخابراتی
splice
پیوند کردن
sailmaker splice
پیوند چادردوز
associations
پیوند ارتباط
radio link
پیوند رادیویی
syntropy
پیوند سالم
root graft
پیوند ریشهای
multiple bond
پیوند چندگانه
syndesmosis
پیوند رباطی
axial bond
پیوند محوری
tie bar
اهن پیوند
three center bonding
پیوند سه مرکزی
polar bond
پیوند قطبی
union
پیوند وصلت
unions
پیوند وصلت
single bond
پیوند یگانه
bonding
تشکیل پیوند
outer connection
پیوند برونی
graft
پیوند گیاه
confederacy
اتحاد پیوند
grafted
پیوند گیاه
mesalliance
پیوند ناجور
additives
پیوند کد مخابراتی
confederacies
اتحاد پیوند
synchondrosis
پیوند غضروفی
spliced
پیوند کردن
spliced
پیوند زدن
splices
پیوند کردن
splices
پیوند زدن
splicing
پیوند کردن
splicing
پیوند زدن
linker
پیوند دهنده
localized bond
پیوند مستقر
flanges
پیوند لوله
long splice
پیوند بلند
multivincular
بسیار پیوند
neural bond
پیوند عصبی
buckets
منحنی پیوند
metallic bond
پیوند فلزی
splice
پیوند زدن
mismarriage
پیوند نامناسب
bucket
منحنی پیوند
hybridization
پیوند زنی
short splice
پیوند کوتاه
peptide linkage
پیوند پپتیدی
peptide bond
پیوند پپتیدی
linked
پیوند یافته
outcrossing
پیوند دو نژاد
splicer
پیوند دهنده
ionic bond
پیوند یونی
osteoplasty
پیوند استخوانی
organ transplantation
پیوند عضو
ogee
منحنی پیوند
link register
ثبات پیوند
linkage time
زمان پیوند
flange
پیوند لوله
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
back splice
پیوند معکوس
bond rupture
گسیختن پیوند
bond strength
قدرت پیوند
chain splice
پیوند زنجیری
chemical bond
پیوند شیمیایی
engraft
پیوند زدن
bond length
طول پیوند
chink grafting
پیوند اسکنهای
bond polarity
قطبیت پیوند
bond order
مرتبه پیوند
back splice
پیوند وارون
basic linkage
پیوند اساسی
bent bond
پیوند خمیده
bond angle
زاویه پیوند
bond distance
طول پیوند
bond energy
انرژی پیوند
bond moment
گشتاور پیوند
chink grafting
پیوند غلافی
eye splice
پیوند چشمی
dynamic link
پیوند پویا
cut splice
پیوند میانی
data link
پیوند دادهای
data link
پیوند داده
dative bond
پیوند داتیو
defragmentation
پیوند تکه ها
crossbreed
پیوند زدن
cross breeding
پیوند دوجنس
covalent bond
پیوند کووالانسی
link
پیوند دادن
equatorial bond
پیوند استوایی
cold link
پیوند سرد
cold link
پیوند دستی
communication link
پیوند ارتباطی
communications link
پیوند مخابراتی
electrovalent bond
پیوند الکترووالانسی
doubly linked
با پیوند مضاعف
acetylene bond
پیوند استیلنی
graftage
پیوند زنی
anaplasty
پیوند کاری
heat affected zone
ناحیه پیوند
double bond
پیوند دوگانه
warm link
پیوند گرم
protocol
پیوند نامه
ablosung
پیوند گسلی
acetylenic linkage
پیوند استیلنی
acetylenic link
پیوند استیلنی
acetylenic bond
پیوند استیلنی
acetylene linkage
پیوند استیلنی
protocols
پیوند نامه
acetylene link
پیوند استیلنی
atomic bond
پیوند اتمی
underpass approach
نشیب پیوند
transplantable
پیوند شدنی
underpass approach
سرازیری پیوند
triple bond
پیوند سه گانه
hydrogen bond
پیوند هیدروژنی
graft
جفت کردن پیوند
multicenter binding
پیوند چند مرکزی
tie bar
بست جوش پیوند
to be untiedin marriage
پیوند زناشویی کردن
marrige of convenience
پیوند با چشم داشت
link
دانه زنجیر پیوند
valence bond structure
ساختار پیوند والانسی
polar covalent bond
پیوند کووالانسی قطبی
hyphenate
باخط پیوند چسبانیدن
grafting
عمل پیوند زدن
coordinat covalent bond
پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
hyphenize
باخط پیوند چسبانیدن
endocyclic double bond
پیوند دوگانه اندوسیکلی
homopolar bond
پیوند جور قطبی
cross fertilize
باهم پیوند زدن
conjugated double bond
پیوند دوگانه مزدوج
homograft
پیوند از جنس خود
unions
پیوند اتحادیه اتصالی
union
پیوند اتحادیه اتصالی
electron pair bond
پیوند زوج الکترون
exocyclic double bond
پیوند دوگانه اگزوسیکلی
grafted
جفت کردن پیوند
bond dissociation energy
انرژی تفکیک پیوند
bond cleavage
گسسته شدن پیوند
back bonding
تشکیل پیوند برگشتی
isolated double bond
پیوند دوگانه مجزا
back bonding
تشکیل پیوند از پشت
interwed
باهم پیوند کردن
symmetry double bond
پیوند دوگانه متقارن
intergraft
متقابلا پیوند شدن
intercage bond
پیوند بین قفسی
autoplasty
پیوند از خود بخود
trailer tongue
[American English]
[coupling]
[British English]
پیوند به داخل
[در تریلر]
file defragmentation
پیوند تکههای فایل
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com