Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
metallic bond	پیوند فلزی
Other Matches
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
ball bearings	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter	پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage	چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages	چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates	: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate	: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
bond	پیوند
graft	پیوند
bonding	پیوند
linkage	پیوند
nexus	پیوند
linkages	پیوند
merging	پیوند
grafted	پیوند
unrelated	بی پیوند
graftage	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
inosculation	رگ پیوند
associate	هم پیوند
associated	هم پیوند
associates	هم پیوند
associating	هم پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
ligature	خط پیوند
consociation	پیوند
connexion	پیوند
colligation	پیوند
imping	پیوند
grafts	پیوند
grafter	پیوند زن
ligaments	پیوند
ligament	پیوند
strapping	پیوند
transplantation	پیوند
zonule	پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
connection	پیوند
connexions	پیوند
grafting	پیوند
anastomosis	پیوند
slurs	پیوند
link	پیوند
relation	پیوند
slur	پیوند
synthesis	پیوند
syntheses	پیوند
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene bond	پیوند استیلنی
cross breeding	پیوند دوجنس
covalent bond	پیوند کووالانسی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
protocols	پیوند نامه
communications link	پیوند مخابراتی
ablosung	پیوند گسلی
crossbreed	پیوند زدن
cut splice	پیوند میانی
protocol	پیوند نامه
flanges	پیوند لوله
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
bucket	منحنی پیوند
buckets	منحنی پیوند
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
doubly linked	با پیوند مضاعف
double bond	پیوند دوگانه
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
flange	پیوند لوله
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
confederacies	اتحاد پیوند
additives	پیوند کد مخابراتی
additive	پیوند کد مخابراتی
bond energy	انرژی پیوند
bond length	طول پیوند
atomic bond	پیوند اتمی
axial bond	پیوند محوری
back splice	پیوند معکوس
back splice	پیوند وارون
basic linkage	پیوند اساسی
bent bond	پیوند خمیده
bond polarity	قطبیت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
confederacy	اتحاد پیوند
communication link	پیوند ارتباطی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
cold link	پیوند دستی
cold link	پیوند سرد
acetylenic link	پیوند استیلنی
hybridization	پیوند زنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
chink grafting	پیوند اسکنهای
bond angle	زاویه پیوند
linked	پیوند یافته
chemical bond	پیوند شیمیایی
chain splice	پیوند زنجیری
bond strength	قدرت پیوند
anaplasty	پیوند کاری
bond distance	طول پیوند
mismarriage	پیوند نامناسب
outer connection	پیوند برونی
peptide bond	پیوند پپتیدی
graft	پیوند گیاه
bonding	تشکیل پیوند
peptide linkage	پیوند پپتیدی
unions	پیوند وصلت
polar bond	پیوند قطبی
union	پیوند وصلت
outcrossing	پیوند دو نژاد
grafted	پیوند گیاه
multiple bond	پیوند چندگانه
chink grafting	پیوند غلافی
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
grafts	پیوند گیاه
ogee	منحنی پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
osteoplasty	پیوند استخوانی
radio link	پیوند رادیویی
root graft	پیوند ریشهای
sailmaker splice	پیوند چادردوز
triple bond	پیوند سه گانه
underpass approach	سرازیری پیوند
underpass approach	نشیب پیوند
warm link	پیوند گرم
link	پیوند دادن
transplantable	پیوند شدنی
tie bar	اهن پیوند
short splice	پیوند کوتاه
single bond	پیوند یگانه
single bond	پیوند ساده
splicer	پیوند دهنده
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
syntropy	پیوند سالم
three center bonding	پیوند سه مرکزی
linker	پیوند دهنده
defragmentation	پیوند تکه ها
splice	پیوند کردن
splice	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
graftage	پیوند زنی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
splicing	پیوند زدن
ionic bond	پیوند یونی
long splice	پیوند بلند
localized bond	پیوند مستقر
mesalliance	پیوند ناجور
heat affected zone	ناحیه پیوند
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
linkage time	زمان پیوند
link register	ثبات پیوند
tie bar	بست جوش پیوند
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
autoplasty	پیوند از خود بخود
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
homograft	پیوند از جنس خود
homopolar bond	پیوند جور قطبی
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
grafts	جفت کردن پیوند
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
interwed	باهم پیوند کردن
intergraft	متقابلا پیوند شدن
cross fertilize	باهم پیوند زدن
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
imping	عمل پیوند زدن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
intercage bond	پیوند بین قفسی
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
bond cleavage	گسسته شدن پیوند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com