Dictiornary-Farsi | پیوند نامه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
protocol	پیوند نامه
protocols	پیوند نامه


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
linkage	پیوند
hyphens	پیوند
nexus	پیوند
bond	پیوند
merging	پیوند
bonding	پیوند
associate	هم پیوند
grafter	پیوند زن
graftage	پیوند
unrelated	بی پیوند
ligature	خط پیوند
hyphen	پیوند
imping	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
associated	هم پیوند
associates	هم پیوند
graft	پیوند
colligation	پیوند
grafted	پیوند
connexion	پیوند
consociation	پیوند
associating	هم پیوند
grafts	پیوند
inosculation	رگ پیوند
linkages	پیوند
slur	پیوند
slurred	پیوند
zonule	پیوند
slurring	پیوند
anastomosis	پیوند
relation	پیوند
synthesis	پیوند
slurs	پیوند
grafting	پیوند
syntheses	پیوند
strapping	پیوند
ligaments	پیوند
connexions	پیوند
connection	پیوند
transplantation	پیوند
ligament	پیوند
link	پیوند
dynamic link	پیوند پویا
defragmentation	پیوند تکه ها
double bond	پیوند دوگانه
data link	پیوند داده
bucket	منحنی پیوند
data link	پیوند دادهای
buckets	منحنی پیوند
cut splice	پیوند میانی
confederacies	اتحاد پیوند
crossbreed	پیوند زدن
dative bond	پیوند داتیو
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
engraft	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splicing	پیوند زدن
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
flange	پیوند لوله
additive	پیوند کد مخابراتی
heat affected zone	ناحیه پیوند
cross breeding	پیوند دوجنس
graftage	پیوند زنی
additives	پیوند کد مخابراتی
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
flanges	پیوند لوله
spliced	پیوند زدن
confederacy	اتحاد پیوند
covalent bond	پیوند کووالانسی
back splice	پیوند معکوس
linked	پیوند یافته
back splice	پیوند وارون
basic linkage	پیوند اساسی
bent bond	پیوند خمیده
bond angle	زاویه پیوند
chemical bond	پیوند شیمیایی
chain splice	پیوند زنجیری
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
cold link	پیوند دستی
bond distance	طول پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond length	طول پیوند
bond energy	انرژی پیوند
axial bond	پیوند محوری
chink grafting	پیوند اسکنهای
ablosung	پیوند گسلی
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
communications link	پیوند مخابراتی
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
hybridization	پیوند زنی
communication link	پیوند ارتباطی
doubly linked	با پیوند مضاعف
anaplasty	پیوند کاری
atomic bond	پیوند اتمی
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
bond moment	گشتاور پیوند
bonding	تشکیل پیوند
ogee	منحنی پیوند
neural bond	پیوند عصبی
multivincular	بسیار پیوند
multiple bond	پیوند چندگانه
splicer	پیوند دهنده
mismarriage	پیوند نامناسب
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
syntropy	پیوند سالم
metallic bond	پیوند فلزی
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
mesalliance	پیوند ناجور
long splice	پیوند بلند
organ transplantation	پیوند عضو
osteoplasty	پیوند استخوانی
single bond	پیوند ساده
peptide bond	پیوند پپتیدی
grafted	پیوند گیاه
peptide linkage	پیوند پپتیدی
polar bond	پیوند قطبی
grafts	پیوند گیاه
unions	پیوند وصلت
union	پیوند وصلت
radio link	پیوند رادیویی
outer connection	پیوند برونی
outcrossing	پیوند دو نژاد
root graft	پیوند ریشهای
sailmaker splice	پیوند چادردوز
short splice	پیوند کوتاه
single bond	پیوند یگانه
transplantable	پیوند شدنی
localized bond	پیوند مستقر
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
warm link	پیوند گرم
graft	پیوند گیاه
ionic bond	پیوند یونی
link register	ثبات پیوند
link	پیوند دادن
spliced	پیوند کردن
triple bond	پیوند سه گانه
linker	پیوند دهنده
splice	پیوند زدن
linkage time	زمان پیوند
underpass approach	سرازیری پیوند
splice	پیوند کردن
underpass approach	نشیب پیوند
grafting	عمل پیوند زدن
link	دانه زنجیر پیوند
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
union	پیوند اتحادیه اتصالی
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
tie bar	بست جوش پیوند
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
autoplasty	پیوند از خود بخود
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
homograft	پیوند از جنس خود
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
cross fertilize	باهم پیوند زدن
imping	عمل پیوند زدن
multicenter binding	پیوند چند مرکزی