Dictiornary-Farsi | پیوند وصلت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
union	پیوند وصلت
unions	پیوند وصلت


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
alliance	وصلت
alliances	وصلت
marriages	نکاح وصلت
unite	وصلت دادن
unites	وصلت دادن
marriage	نکاح وصلت
endogamy	وصلت باخودی
adjoins	وصلت دادن
adjoin	وصلت دادن
join in marriage	وصلت دادن
adjoined	وصلت دادن
uniting	وصلت دادن
misalliance	وصلت ناجور
mismate	وصلت نامناسب کردن
to breed in and in	باقوم وخویش وصلت کردن
matches	وصلت دادن حریف کسی بودن
match	وصلت دادن حریف کسی بودن
bond	پیوند
nexus	پیوند
associating	هم پیوند
associates	هم پیوند
associated	هم پیوند
associate	هم پیوند
zonule	پیوند
unrelated	بی پیوند
linkage	پیوند
grafter	پیوند زن
imping	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
inosculation	رگ پیوند
ligature	خط پیوند
transplantation	پیوند
graftage	پیوند
consociation	پیوند
connexion	پیوند
linkages	پیوند
strapping	پیوند
grafting	پیوند
colligation	پیوند
anastomosis	پیوند
hyphen	پیوند
relation	پیوند
grafted	پیوند
ligament	پیوند
hyphens	پیوند
ligaments	پیوند
bonding	پیوند
grafts	پیوند
synthesis	پیوند
merging	پیوند
slur	پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
slurs	پیوند
syntheses	پیوند
link	پیوند
connexions	پیوند
graft	پیوند
connection	پیوند
graftage	پیوند زنی
linkage time	زمان پیوند
heat affected zone	ناحیه پیوند
link register	ثبات پیوند
long splice	پیوند بلند
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
localized bond	پیوند مستقر
linker	پیوند دهنده
eye splice	پیوند چشمی
cut splice	پیوند میانی
crossbreed	پیوند زدن
cross breeding	پیوند دوجنس
covalent bond	پیوند کووالانسی
bonding	تشکیل پیوند
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
data link	پیوند دادهای
data link	پیوند داده
dative bond	پیوند داتیو
ionic bond	پیوند یونی
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
doubly linked	با پیوند مضاعف
double bond	پیوند دوگانه
defragmentation	پیوند تکه ها
graft	پیوند گیاه
mesalliance	پیوند ناجور
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
syntropy	پیوند سالم
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
acetylenic bond	پیوند استیلنی
transplantable	پیوند شدنی
link	پیوند دادن
triple bond	پیوند سه گانه
underpass approach	سرازیری پیوند
underpass approach	نشیب پیوند
mismarriage	پیوند نامناسب
warm link	پیوند گرم
splicer	پیوند دهنده
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
metallic bond	پیوند فلزی
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
ogee	منحنی پیوند
organ transplantation	پیوند عضو
osteoplasty	پیوند استخوانی
outcrossing	پیوند دو نژاد
outer connection	پیوند برونی
peptide bond	پیوند پپتیدی
peptide linkage	پیوند پپتیدی
polar bond	پیوند قطبی
radio link	پیوند رادیویی
root graft	پیوند ریشهای
sailmaker splice	پیوند چادردوز
short splice	پیوند کوتاه
cold link	پیوند دستی
acetylene bond	پیوند استیلنی
linked	پیوند یافته
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
axial bond	پیوند محوری
hybridization	پیوند زنی
splice	پیوند کردن
splice	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
buckets	منحنی پیوند
bucket	منحنی پیوند
back splice	پیوند معکوس
back splice	پیوند وارون
atomic bond	پیوند اتمی
grafts	پیوند گیاه
grafted	پیوند گیاه
ablosung	پیوند گسلی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
protocol	پیوند نامه
anaplasty	پیوند کاری
confederacy	اتحاد پیوند
protocols	پیوند نامه
confederacies	اتحاد پیوند
additives	پیوند کد مخابراتی
additive	پیوند کد مخابراتی
basic linkage	پیوند اساسی
chink grafting	پیوند غلافی
bond order	مرتبه پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bond strength	قدرت پیوند
splicing	پیوند کردن
chain splice	پیوند زنجیری
chemical bond	پیوند شیمیایی
bond moment	گشتاور پیوند
splicing	پیوند زدن
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند اسکنهای
splices	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
bent bond	پیوند خمیده
bond angle	زاویه پیوند
bond energy	انرژی پیوند
bond distance	طول پیوند
bond length	طول پیوند
graft	جفت کردن پیوند
link	دانه زنجیر پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
grafting	عمل پیوند زدن
juncture	پیوند گاه درز
grafts	جفت کردن پیوند
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
grafted	جفت کردن پیوند
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
tie bar	بست جوش پیوند
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
interwed	باهم پیوند کردن
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
imping	عمل پیوند زدن
union	پیوند اتحادیه اتصالی
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
autoplasty	پیوند از خود بخود
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
electron pair bond	پیوند زوج الکترون