Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 137 (8 milliseconds)
English	Persian
resonance	پیچش صدا طنین
resonances	پیچش صدا طنین
Other Matches
din	طنین بلند طنین افکندن
ting	طنین طنین انداختن
echo check	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
buckling	پیچش
torsion	پیچش
ten smus	پیچش
deflection	پیچش
backing off	پس پیچش
curvature	پیچش
intortion	پیچش
deflections	پیچش
intorsion	پیچش
deflexion	انحراف پیچش
geometric twist	پیچش هندسی
resonantly	با پیچش و ارتعاش
number of threads	تعداد پیچش ها
lock torque	قفل پیچش
wrests	چرخش پیچش
torsion test	ازمایش پیچش
torsion recorder	ضباط پیچش
torsion modulus	مدول پیچش
torsion dynamometer	پیچش سنج
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
wrest	چرخش پیچش
direction of thread	سوی پیچش پیچ
draw shot	ضربه با پیچش به عقب
curling	پیچش یا حلقه زنی
inversions	پیچش کف پا به طرف داخل
inversion	پیچش کف پا به طرف داخل
torsional rigidity	استحکام در مقابل پیچش
eversion	پیچش کف پا به طرف خارج
torque twist curve	منحنی گشتاور و پیچش
torsion resistant	مقاوم در برابر پیچش
intorsion	پیچش ساقه انعطاف
intortion	پیچش ساقه انعطاف
crimps	پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped	پیچش وانقباض عضله درخواب
crimp	پیچش وانقباض عضله درخواب
twist	دوران حول محور افقی پیچش
twists	دوران حول محور افقی پیچش
twisting	دوران حول محور افقی پیچش
outswinger	توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
sounded	طنین
timbre	طنین
tingling	طنین
tingles	طنین
tingled	طنین
tingle	طنین
noise	طنین
sound	طنین
soundest	طنین
noises	طنین
reverberation	طنین
reverberations	طنین
echoes	طنین
echoing	طنین
echoed	طنین
echo	طنین
sonance	طنین
sounds	طنین
out and in	گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
reverberative	طنین انداز
echo suppressor	طنین زدا
to smell a rat	طنین شدن
tintinnabulation	طنین ناقوس
tintinnabulation	طنین زنگ
tintinnabulary	دارای طنین
tinkly	طنین دار
echoes	طنین صدا
bong	طنین صدا
echo check	بکمک طنین
sonant	طنین دار
thirl	لرزش طنین
sonorous	طنین انداز
peals	طنین متناوب
resonated	طنین انداختن
pealing	طنین متناوب
pealed	طنین متناوب
peal	طنین متناوب
resonates	طنین انداختن
resonating	طنین انداختن
reverberate	طنین انداختن
reverberated	طنین انداختن
reverberates	طنین انداختن
jingle	طنین زنگ
resonate	طنین انداختن
jingled	طنین زنگ
ringers	طنین انداز
ringer	طنین انداز
resonance	ایجاد طنین
jingling	طنین زنگ
resonances	ایجاد طنین
echoed	طنین صدا
jingles	طنین زنگ
echoing	طنین صدا
echo	طنین صدا
resonant	طنین دار
reverberating	طنین انداختن
tinkled	دارای طنین کردن
resonantly	بطور طنین انداز
tinkle	دارای طنین کردن
tinkles	دارای طنین کردن
tinkling	دارای طنین کردن
wash in	پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
tolls	صدای طنین زنگ یاناقوس
dingdong	طنین صدای ساعت شماطه
jar	دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred	دعوا و نزاع طنین انداختن
jars	دعوا و نزاع طنین انداختن
ring	طنین انداختن صدای زنگ
echo depth sounder	دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
ring	صدای زنگ تلفن طنین
tolling	صدای طنین زنگ یاناقوس
toll	صدای طنین زنگ یاناقوس
timber	طنین دار شبیه صدای زنگ
voiceful	صدا پیچ شونده طنین انداز
tong	طنین اندازشدن انبر قند گیر
endless knots	طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
tolling	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls	طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
hug the rail	غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep]	گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass	پاس سریع با پیچش سریع مچ
clangour	جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
clangor	جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
jingle	جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled	جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingles	جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingling	جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
tinkled	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com