Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
input reactor
پیچک ورودی
Search result with all words
inductor ballast
اتصال ورودی پیچک
input reactor
سلف ورودی پیچک ماقبل
Other Matches
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
coils
پیچک
coiled
پیچک
turnbuckle
پیچک
coil
پیچک
volute
پیچک
solenoid
پیچک
reactors
پیچک
reactor
پیچک
cirrus
پیچک
helix
پیچک
impedance coil
پیچک
mush coil
پیچک در هم
ivy
پیچک
tendril
پیچک
scroll
پیچک
spray
پیچک
tendrils
پیچک
scrolls
پیچک
holding coil
پیچک نگهدارنده
honeycomb coil
پیچک مشبک
balance coil
پیچک تراز
ideal solenoid
پیچک ایده ال
idle coil
پیچک هرز
magnet coil
پیچک مغناطیس
bucking coil
پیچک مقابله
impedance coil
پیچک ناگذرایی
choking effect
اثر پیچک
ivied
پیچک دار
line choking coil
پیچک محافظ خط
impedance coupling
تزویج پیچک
ignition choke
پیچک احتراق
lagging ciol
پیچک سنجه
line charge compensation reactor
پیچک جبرانگر
line choking coil
پیچک محافظ
interphase transformer
پیچک مکنده
capacity of coil
فرفیت پیچک
tendrils
ریشه پیچک
damping coil
پیچک خفنده
tendril
ریشه پیچک
exploring coil
پیچک کاشف
search coil
پیچک کاشف
field coil
پیچک مغناطیس گر
current limiting reactor
پیچک کاهنده
current coil
پیچک اصلی
lattice woung coil
پیچک مشبک
flux linking a coil
شاره پیچک
focusing coil
پیچک تمرکز
convolvulus
جنس پیچک
convergence coil
پیچک همگرا
pitch of armature winding
گام پیچک
coil pitch
گام پیچک
coil form
مغزی پیچک
coil box
جعبه پیچک
dead coil
پیچک هرز
secondary coil
پیچک ثانوی
voltage coil
پیچک ولت
zigzag chock
پیچک زیگزاگ
potential coil
پیچک پتانسیل
primery coil
پیچک اولیه
transformer coil
پیچک مبدل
plug in coil
پیچک دو شاخکی
tickler
پیچک تشدید
antenna coil
پیچک انتن
shunt coil
پیچک شنتی
purity coil
پیچک خلوص
resistance coil
پیچک مقاومتی
series coil
پیچک زنجیری
armature coil
پیچک ارمیچر
armature loop
پیچک ارمیچر
retardation coil
پیچک تاخیر
voice coil
پیچک صدا
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
spider
حلقه پیچک صدا
spiders
حلقه پیچک صدا
compensating coil
پیچک جبران کننده
series wound motor
موتور با پیچک سری
witch hazel
موچسب پیچک دیواری
tuning coil
پیچک میزان ساز
high impedance relay
رله پیچک دار
cooling coil
پیچک سرد کننده
air core chuke
پیچک با هسته هوایی
high frequency choke
پیچک فرکانس بالا
duolateral coil
پیچک لانه زنبوری
transformer coil magneto
مگنت پیچک مبدل
dextrosal helix
پیچک راست گرد
tuning inductance
پیچک میزان ساز
low frequency choke
پیچک فرکانس پایین
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
iron core choke
پیچک با هسته اهنی
iron core coil
پیچک با هسته اهنی
primary coil
پیچک راه انداز
back pitch
گام خور پیچک
poison oak
پیچک سمی امریکایی
open coil armature
ارمیچر با پیچک باز
poison ivy
پیچک سمی امریکایی
interphase reactor
پیچک متعادل کننده
basket coil
پیچک تار عنکبوتی
spider web coil
پیچک تار عنکبوتی
loading coil
پیچک بار افزای
line charge compensation reactor
پیچک متعادل کننده
moving coil meter
سنجه با پیچک متحرک
moving coil galvanometer
گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inductor with adjustable air gap
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
inputted
توان ورودی ورودی
input
توان ورودی ورودی
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
C-scroll
[پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
meander border
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
arabesque
[Eslimi]
طرح اسلیمی
[الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
acanthus design
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
inputted
ورودی
input
ورودی
inlet
ورودی
inlets
ورودی
entrancing
ورودی
entranced
ورودی
entrance
ورودی
primary
ورودی
entrances
ورودی
intakes
ورودی
gateway
ورودی
access
ورودی
propylaeum
سر در ورودی
inflow
ورودی
input queue
صف ورودی
intake
ورودی
entrance door
ورودی
entry door
ورودی
front door
[of house]
ورودی
entry door
در ورودی
entrance door
در ورودی
front door
[of house]
در ورودی
entrance
در ورودی
approach wall
دیواره ورودی
approach transition
تبدیل ورودی
noninverting input
ورودی غیروارونگر
approach ramp
شیب ورودی
primary circuit
مدار ورودی
primary current
جریان ورودی
approach ramp
سربالائی ورودی
primary wire
سیم ورودی
hallway
تالار ورودی
manual input
ورودی دستی
inputted
دادن ورودی
entrance doors
در های ورودی
intake air
هوای ورودی
intake chamber
محفظه ورودی
intake manifold
مانیفولد ورودی
intake port
دریچه ورودی
intake port
سوپاپ ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com