English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English Persian
malicious prosecution پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
Other Matches
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
pursue پیگرد کر دن
prosecution پیگرد
pursuit پیگرد
prosecutions پیگرد
prosecutors پیگرد
prosecutor پیگرد
pursuits پیگرد
pursuing پیگرد کر دن
pursues پیگرد کر دن
pursued پیگرد کر دن
seek time زمان پیگرد
suable قابل پیگرد
prosecutions پیگرد کننده
search party گروه پیگرد
search parties گروه پیگرد
prosecution پیگرد کننده
prosecutions تعقیب قانونی پیگرد
seed پیگرد طلب کردن
seeds پیگرد طلب کردن
prosecution تعقیب قانونی پیگرد
seizures دستگیری
seizure دستگیری
charity دستگیری
apprehension دستگیری
charities دستگیری
apprehensions دستگیری
captures دستگیری
arrest دستگیری
arrested دستگیری
arrests دستگیری
capturing دستگیری
distraint دستگیری
capture دستگیری
in aid of برای دستگیری
welfarism دستگیری از بینوایان
money box صندوق دستگیری
apprehensions هراس دستگیری
apprehension هراس دستگیری
capturing دستگیر کردن دستگیری
captures دستگیر کردن دستگیری
capture دستگیر کردن دستگیری
eleemosinary relief دستگیری خیر خواهانه یامجانی
out relief دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
welfare state کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
biparous توام زا
duad توام
gemini توام
gemel توام
geminate توام
adnate توام
mixed توام
twin توام
joint توام
twinned توام
amalgamate توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate توام کردن
integrates توام کردن
mixed graze توام زمین
mixed air توام هوا
intergrowth رویش توام
integrated training اموزش توام
twinned توام کردن
easeful توام باراحتی
twin توام کردن
accompany توام کردن
geminate توام کردن
integrated staff ستاد توام
twin check بررسی توام
accompanies توام کردن
integrate توام کردن
twin check مقابله توام
amalgamating توام کردن
amalgamates توام کردن
amalgamated توام کردن
twain توام دوقلو
deprived توام با محرومیت
accompanied توام کردن
reatrain عملکرد توام
integrating توام کردن
evasion and scape تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
integrated defense پدافند هوایی توام
rainsquall باران توام باتوفان
work relief استراحت توام با کار
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
participant observation مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device دستگاه توام با بار
blizzard بادشدید توام بابرف
blizzards بادشدید توام بابرف
effective faith ایمان توام باعمل
armstand dive شیرجه توام با بالانس
conjugate درهم امیختن توام
hypocritical توام با تدلیس و تزویر
adnate مربوط باعضاء تناسلی توام
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
synergism کار توام ودسته جمعی
synergy کار توام اشتراک مساعی
to wed one quality to onether دوصفت راباهم توام کردن
integrated reservoir operation بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia تحریک جنسی توام با دزدی
rule of reason تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
pleuropneumonia ذات الجنب توام با سینه پهلو
tinged with cnvy حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
androgyny وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lessons درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
Bounty hunter جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
captions توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
caption توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
assist همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assists همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisting همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
prosecuted دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecute دنبال کردن پیگرد کردن
prosecuting دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutes دنبال کردن پیگرد کردن
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com