Dictiornary-Farsi | پی امدهای خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
externalities	پی امدهای خارجی


Search result with all words

negative externalities	پی امدهای نامطلوب خارجی
pecuniary externalities	پی امدهای خارجی پولی
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
Other Matches

exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
extern	خارجی
outside	خارجی
international line	خط خارجی
peripheral	خارجی
exoteric	خارجی
outboard	خارجی
exogenous	خارجی
outsiders	خارجی
exosphere	خارجی
outsider	خارجی
outsides	خارجی
extra	خارجی
externals	خارجی
external	خارجی
extras	خارجی
extra-	خارجی
extraneous	خارجی
foreign	خارجی
gringos	خارجی
abextra	خارجی
outer	خارجی
exteriors	خارجی
outward	خارجی
exterior	خارجی
gringo	خارجی
exotic	خارجی
alien	خارجی
oversea	خارجی
aliens	خارجی
external symbol	علامت خارجی
ectoparasite	انگل خارجی
external combustion	احتراق خارجی
external store	انباره خارجی
external benefits	فواید خارجی
external reference	ارجاع خارجی
external armature	ارمیچر خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
outer fix	رمپ خارجی
impurity	اتم خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
exterior varnish	جلای خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
external thread	دنده خارجی
external storage	حافظه خارجی
external storage	انباره خارجی
external sort	جورکردن خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
external force	نیروی خارجی
actine	قسمت خارجی
external command	فرمان خارجی
external circuit	مدار خارجی
external delay	تاخیر خارجی
adventitious	خارجی الحاقی
external cost	هزینه خارجی
alien enemy	دشمن خارجی
external control	کنترل خارجی
external label	برچسب خارجی
external load	بار خارجی
external security	امنیت خارجی
external reperence	ارجاع خارجی
concrete object	عین خارجی
external reference	مرجع خارجی
external pressure	فشار خارجی
external operation	عملیات خارجی
apothesis	منحنی خارجی
arris	زاویه خارجی
external menory	حافظه خارجی
external memory	حافظه خارجی
angle of emergence	زاویه خارجی
external transaction	معاملات خارجی
superior planets	سیارههای خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
renvoi	تبعیدشخص خارجی
overseas trade	معاملات خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
outwork	سنگر خارجی
outward opening	دهانه خارجی
outside view	منظره خارجی
outside view	نمای خارجی
outside power	جریان خارجی
facade	نمای خارجی
apophyge	منحنی خارجی
apophysis	منحنی خارجی
outside diameter	قطر خارجی
outside cause	علت خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
foreign particle	جسم خارجی
foreign loan	وام خارجی
foreign law	حقوق خارجی
foreign deposit	سپرده خارجی
foreign currency	ارز خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
foreign bill	برات خارجی
foreign aid	کمک خارجی
extrinsic factor	عامل خارجی
extrinsic	بیرونی خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
externalization	خارجی کردن
externalities	اثرات خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
outness	کیفیت خارجی
outer wall	دیوار خارجی
outer planets	سیارات خارجی
outer connection	اتصال خارجی
outboard profile	نیمرخ خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
load curve	خم بار خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
immission	انتشار خارجی
imbody	صورت خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
foreign reserves	ذخائر خارجی
external variable	متغیر خارجی
landfalls	بویه خارجی
landfall	بویه خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
faces	نمای خارجی
externalized	خارجی کردن
strange	خارجی غریبه
foreign national	ملیت خارجی
foreign national	تبعه خارجی
externalising	خارجی کردن
fanades	نمای خارجی
facades	نمای خارجی
facade	نمای خارجی
strangest	خارجی غریبه
externalises	خارجی کردن
externalised	خارجی کردن
externalize	خارجی کردن
face	نمای خارجی
externalizes	خارجی کردن
incarnations	صورت خارجی
guests	انگل خارجی
guest	انگل خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
foreign exchange	ارز خارجی
slough	پوسته خارجی
loads	بار خارجی
foreign exchange	پول خارجی
externalizing	خارجی کردن
load	بار خارجی
incarnation	صورت خارجی
externalsorting	جور کردن خارجی
objective	دارای وجود خارجی
load factor	ضریب بار خارجی
objectives	دارای وجود خارجی
inductive load	بار خارجی القایی
load test	ازمایش با بار خارجی
load current	جریان بار خارجی
inflow of foreign funds	ورود وجوه خارجی
load control	تنظیم با بار خارجی
full load	بار خارجی اسمی
foreign policy	خط مشی عمل خارجی
foreign judgment	رای دادگاه خارجی
external sort	جور کردن خارجی
external storage	ثبات خارجی کامپیوتر
external sort	مرتب سازی خارجی
objectively	بطور واقعی یا خارجی
indirect objects	چیز ماده خارجی
extrinsic	دارای مبداء خارجی
fellyfelloe	طوقه خارجی چرخ
foreign aid program	برنامه کمک خارجی
foreign bill	حواله ارز خارجی
foreign currency	پول کشور خارجی
exteroceptive	وابسته به محرک خارجی
foreign investment	سرمایه گذاری خارجی
foreign judgment	حکم دادگاه خارجی
incarnate	صورت خارجی دادن
nominal load	بار خارجی اسمی
non inductive load	بار خارجی ناخودالقا
visitors from abroad	بازدید کنندگان خارجی
objects	چیز ماده خارجی
objecting	چیز ماده خارجی
objected	چیز ماده خارجی
object	چیز ماده خارجی
direct objects	چیز ماده خارجی
passives	دستخوش عامل خارجی
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
unbalanced load	بار خارجی نامتوازن
non reactive load	بار خارجی ناخودالقا
outboard	سمت خارجی کشتی
passive	دستخوش عامل خارجی
outfield	قسمت خارجی میدان