English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
English Persian
double tent چادر دو نفره
Other Matches
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
canvases چادر
canvas چادر
camps چادر
tentless بی چادر
tentage چادر
camp چادر
untented بی چادر
camped چادر
awnings چادر
awning چادر
tents چادر
tent چادر
veils چادر پوشاندن
encamp چادر زدن
encamped چادر زدن
bell tent چادر قلندری
encamping چادر زدن
To pitch a tent. چادر زدن
for a tent برای هر چادر
strike چادر را از جا کندن
nomadic چادر نشین
encamps چادر زدن
camps چادر زدن
pup tent چادر پناهگاه
tent pole دیرک چادر
sail hook قلاب چادر
marquee چادر بزرگ
tent pole تیر چادر
strikes چادر را از جا کندن
bedspreads چادر شب رختخواب
bedspread چادر شب رختخواب
tentage وسایل چادر
veil چادر پوشاندن
camped چادر زدن
tent چادر عشایر
camp چادر زدن
marquees چادر بزرگ
pavilion چادر صحرایی
pavilions چادر صحرایی
No camping چادر زدن ممنوع
spred awning چادر پهن کردن
stanchion سایبان یا چادر جلومغازه
slopping awning شیب دادن چادر
side screen چادر افتاب گیر
Camping اردو یا چادر زدن
furl awning جمع کردن چادر
roof tree کش دیرک افقی چادر
ridge pole کش دیرک افقی چادر
nomad چادر نشین ایلیاتی
nomads چادر نشین ایلیاتی
three handed سه نفره
single یک نفره
one handed یک نفره
two some دو نفره
one man یک نفره
one-man یک نفره
double دو نفره
frapping awning باد نگیر کردن چادر
Can we camp here? آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
five man line خط دفاعی 5 نفره
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
tandems مسابقه دو نفره
luge لوژ یک نفره
tandem مسابقه دو نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
solitaires بازی یک نفره
solitaire بازی یک نفره
boblet لوژ 2 نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
a double bed یک تخت دو نفره
a single room یک اتاق یک نفره
fours قایقرانی 4 نفره
four قایق 4 نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
a double room یک اتاق دو نفره
three man block دفاع سه نفره
single قایق یک نفره
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
wherry قایق باریک یک نفره
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
four man team تیم چهار نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
uncovers برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
uncovering برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
lawn bowling بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
Ensi [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
camps پادگان اردو زدن چادر زدن
camp پادگان اردو زدن چادر زدن
camped پادگان اردو زدن چادر زدن
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
slats پاره پاره شدن چادر
slat پاره پاره شدن چادر
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com