Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
Other Matches
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
first fire mixture
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
mechanisms
مکانیسم
mechanism
مکانیسم
market mechanism
مکانیسم بازار
feedback mechanism
مکانیسم بازخوری
print engine
مکانیسم چاپ
delay arming
مکانیسم تاخیری
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
defense mechanism
مکانیسم دفاعی
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
adjustment mechanism
مکانیسم سازگاری
breech mechanism
مکانیسم کولاس
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
firing mechanism
مکانیسم اتش
dissociative mechanism
مکانیسم تفکیکی
counter mechanism
مکانیسم شمارشگر
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
sour grapes mechanism
مکانیسم ناچیز انگاری
servomechanism
مکانیسم فرمان یار
recoil mechanism
مکانیسم عقب نشینی
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
tractor feed mechanism
مکانیسم تغذیه تراکتوری
combination influence
مکانیسم عامل مرکب
firing stop mechanism
مکانیسم ضامن اتش
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
direct action
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
genetics
واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
sense probe
مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
capsule
چاشنی
capped
چاشنی
lure
چاشنی
sauce
چاشنی
safety fuze
چاشنی
salmagundi
چاشنی
seasoning
چاشنی
cap
چاشنی
flavourings
چاشنی
lures
چاشنی
sauces
چاشنی
detonator
چاشنی
lured
چاشنی
stuffing
چاشنی
detonators
چاشنی
luring
چاشنی
dressing
چاشنی
dressings
چاشنی
fuze
چاشنی
capsules
چاشنی
flavorings
چاشنی
primer
چاشنی
amorce
چاشنی
device
چاشنی
devices
چاشنی
igniter
چاشنی
percussion cap
چاشنی
percussion caps
چاشنی
primers
چاشنی
detonating charge
چاشنی
flavouring
چاشنی
ignitor
چاشنی
destructor
چاشنی
flavoring
چاشنی
garnished
چاشنی زدن
ketchup
چاشنی غذا
cannon primer
چاشنی توپ
spice
چاشنی غذا
adapter booster
چاشنی خوران
garnishes
چاشنی زدن
spiced
چاشنی غذا
blasting cap
کلاهک چاشنی
detonation cord
فتیله چاشنی
detonating cord
مدار چاشنی
electric primer
چاشنی الکتریکی
percussion cap
چاشنی ضربتی
detonation cap
کلاهک چاشنی
seasoner
چاشنی زننده
destructor
چاشنی انفجاری
spicing
چاشنی غذا
spices
چاشنی غذا
percussion caps
چاشنی ضربتی
primed
چاشنی گذاشتن
sauces
چاشنی زدن به
sauce
چاشنی زدن به
flash fuze
چاشنی الکتریکی
relishes
چاشنی ذوق
defusing
چاشنی کشیدن
tutti frutti
چاشنی میوهدار
garniture
تزیین چاشنی
igniter train
مجموعه چاشنی
igniting powder
خرج چاشنی
relishing
چاشنی ذوق
relished
چاشنی ذوق
relish
چاشنی ذوق
ignition cap
کلاهک چاشنی
prime
چاشنی گذاشتن
primer seat
مقر چاشنی
primer pouch
محفظه چاشنی
defuses
چاشنی کشیدن
defuse
چاشنی کشیدن
garnish
چاشنی زدن
defused
چاشنی کشیدن
primes
چاشنی گذاشتن
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
activate
چاشنی مین را کشیدن
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
uncharged
چاشنی گذاری نشده
adhesion agent
چاشنی چسب افزا
igniting primer
چاشنی مشتعل کننده
chutney
یکنوع چاشنی غذا
flavors
چاشنی زدن به معطرکردن
cannon primer
چاشنی خرج توپ
primer setback
عقب نشستن چاشنی
primming
چاشنی گذاری کردن
garnished
چاشنی زدن به ارایش
initiator
چاشنی مشتعل کننده
flavored
چاشنی زدن به معطرکردن
flavour
چاشنی زدن به معطرکردن
garnishes
چاشنی زدن به ارایش
safing
چاشنی برداری کردن
garnish
چاشنی زدن به ارایش
primer pouch
کیف یافانوسقه چاشنی
flavours
چاشنی زدن به معطرکردن
sauce-boats
فرف چاشنی خوری
sauce-boat
فرف چاشنی خوری
sauce boat
فرف چاشنی خوری
condiment
چاشنی ادویه زدن
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
au naturel
ساده و بدون چاشنی
condiments
چاشنی ادویه زدن
precussion detonator
چاشنی ضربتی یا دنگی
primer leak
نشد کردن چاشنی
French dressing
چاشنی سالاد فرانسوی
season
دوران چاشنی زدن
seasoned
دوران چاشنی زدن
flavor
چاشنی زدن به معطرکردن
seasons
دوران چاشنی زدن
pops
تیراندازی
pop
تیراندازی
musketry
تیراندازی
popped
تیراندازی
gunnery
تیراندازی
shooting
تیراندازی
shootings
تیراندازی
gunning
تیراندازی
archery
تیراندازی
electric squib
نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
flavor
چاشنی مزه دار کردن
gamey
چاشنی زده افتضاح اور
hung striker
ضارب چاشنی معیوب نارنجک
hung striker
چاشنی عمل نکرده نارنجک
gamy
چاشنی زده افتضاح اور
initiator
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
flavors
چاشنی مزه دار کردن
salad dressings
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
flavored
چاشنی مزه دار کردن
flavour
چاشنی مزه دار کردن
flavours
چاشنی مزه دار کردن
squib
چاشنی خرج راکتهای دریایی
squibs
چاشنی خرج راکتهای دریایی
salad dressing
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
scheme of fire
طرح تیراندازی
firing area
منطقه تیراندازی
fire power
قدرت تیراندازی
fire bay
دهلیز تیراندازی
fire trench
سنگر تیراندازی
lived
تیراندازی جنگی
ready position
حاضربه تیراندازی
field archery
تیراندازی صحرایی
firing line
خط شروع تیراندازی
horseback archery
تیراندازی سواره
live
تیراندازی جنگی
riflery
تیراندازی تفنگداری
fire
تیراندازی کردن
verification fire
تیراندازی ازمایشی
fired
تیراندازی کردن
fires
تیراندازی کردن
handbow
کمان تیراندازی
gunning
تمرین تیراندازی
the butts
میدان تیراندازی
dry sum
مشق تیراندازی
gunnery
قوانین تیراندازی
delivery error
اشتباه در تیراندازی
school shooting
تیراندازی در مدرسه
firing table
جدول تیراندازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com