English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
salad dressing چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressings چاشنی وادویه مخصوص سالاد
Other Matches
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
to dress [salad] چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
witloof انواع کاسنی مخصوص سالاد
melinite مخصوص تهیه چاشنی
squibs یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
squib یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
scrapple خوراک مرکب از گوشت سرخ کرده وادویه
enchilada کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
picalilli ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
salad سالاد
french dressing سس سالاد
salads سالاد
marinaded اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinade اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinades اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinading اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
fruit salad سالاد میوه
word salad سالاد کلمات
acetarious مربوط به سالاد
coleslaw سالاد کلم
slaw سالاد کلم
potato salad سالاد سیب زمینی
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
salmagundi سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
macedoine مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
beansprout جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprouts جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
primer چاشنی
amorce چاشنی
sauce چاشنی
safety fuze چاشنی
detonating charge چاشنی
sauces چاشنی
seasoning چاشنی
fuze چاشنی
capsule چاشنی
flavourings چاشنی
flavorings چاشنی
flavoring چاشنی
salmagundi چاشنی
flavouring چاشنی
stuffing چاشنی
primers چاشنی
capsules چاشنی
cap چاشنی
capped چاشنی
percussion cap چاشنی
percussion caps چاشنی
dressing چاشنی
destructor چاشنی
detonators چاشنی
detonator چاشنی
lure چاشنی
lured چاشنی
lures چاشنی
luring چاشنی
igniter چاشنی
ignitor چاشنی
devices چاشنی
dressings چاشنی
device چاشنی
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
detonation cap کلاهک چاشنی
detonation cord فتیله چاشنی
defuses چاشنی کشیدن
relish چاشنی ذوق
defusing چاشنی کشیدن
tutti frutti چاشنی میوهدار
seasoner چاشنی زننده
sauce چاشنی زدن به
relished چاشنی ذوق
relishes چاشنی ذوق
flash fuze چاشنی الکتریکی
igniting powder خرج چاشنی
destructor چاشنی انفجاری
adapter booster چاشنی خوران
igniter train مجموعه چاشنی
sauces چاشنی زدن به
defuse چاشنی کشیدن
defused چاشنی کشیدن
detonating cord مدار چاشنی
relishing چاشنی ذوق
ignition cap کلاهک چاشنی
prime چاشنی گذاشتن
primer seat مقر چاشنی
spice چاشنی غذا
ketchup چاشنی غذا
percussion caps چاشنی ضربتی
garnishes چاشنی زدن
percussion cap چاشنی ضربتی
garniture تزیین چاشنی
blasting cap کلاهک چاشنی
spiced چاشنی غذا
primer pouch محفظه چاشنی
primed چاشنی گذاشتن
primes چاشنی گذاشتن
cannon primer چاشنی توپ
spices چاشنی غذا
garnished چاشنی زدن
spicing چاشنی غذا
electric primer چاشنی الکتریکی
garnish چاشنی زدن
flavors چاشنی زدن به معطرکردن
season دوران چاشنی زدن
adhesion agent چاشنی چسب افزا
flavored چاشنی زدن به معطرکردن
flavours چاشنی زدن به معطرکردن
initiator چاشنی مشتعل کننده
chutney یکنوع چاشنی غذا
flavour چاشنی زدن به معطرکردن
flavor چاشنی زدن به معطرکردن
igniting primer چاشنی مشتعل کننده
condiments چاشنی ادویه زدن
seasoned دوران چاشنی زدن
seasons دوران چاشنی زدن
sauce boat فرف چاشنی خوری
sauce-boat فرف چاشنی خوری
garnish چاشنی زدن به ارایش
sauce-boats فرف چاشنی خوری
garnishes چاشنی زدن به ارایش
garnished چاشنی زدن به ارایش
primer leak نشد کردن چاشنی
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
precussion detonator چاشنی ضربتی یا دنگی
condiment چاشنی ادویه زدن
primer pouch کیف یافانوسقه چاشنی
primer setback عقب نشستن چاشنی
primming چاشنی گذاری کردن
safing چاشنی برداری کردن
au naturel ساده و بدون چاشنی
cannon primer چاشنی خرج توپ
uncharged چاشنی گذاری نشده
activate چاشنی مین را کشیدن
flavor چاشنی مزه دار کردن
gamey چاشنی زده افتضاح اور
hung striker ضارب چاشنی معیوب نارنجک
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
squib چاشنی خرج راکتهای دریایی
gamy چاشنی زده افتضاح اور
squibs چاشنی خرج راکتهای دریایی
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
flavour چاشنی مزه دار کردن
flavors چاشنی مزه دار کردن
flavours چاشنی مزه دار کردن
initiator چاشنی اولیه خرج ابتدایی
flavored چاشنی مزه دار کردن
electric squib نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
cocks چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocking چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
mayonnaise نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
cock چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
arm مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
activating به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activated به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
soy سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
specifics مخصوص
vest pocket مخصوص
favourite مخصوص
favourites مخصوص
favorites مخصوص
specific مخصوص
particular مخصوص
francs حق مخصوص
especial مخصوص
particulars مخصوص
special مخصوص
franchise حق مخصوص
franchises حق مخصوص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com