English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English Persian
dissecting knife چاقوی تشریح
Search result with all words
catling چاقوی تشریح یاجراحی
Other Matches
vivisect موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
spud چاقوی کوتاه
spuds چاقوی کوتاه
case knife چاقوی بزرگ
moon knife چاقوی هلالی
pocket knife چاقوی جیبی
drawknife چاقوی دو دسته
the knife چاقوی جراحی
circular cutter head چاقوی گرد
flick-knives چاقوی ضامندار
flick-knife چاقوی ضامندار
three bladed knife چاقوی سه تیغه
pocketknife چاقوی جیبی
pocket knives چاقوی جیبی
pigsticker چاقوی بزرگ
case knife چاقوی جلد دار
clasp knife چاقوی ضامن دار
penknife چاقوی کوچک جیبی
penknives چاقوی کوچک جیبی
jack-knifed چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives چاقوی بزرگ جیبی
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
bistoury چاقوی کوچک جراحی
switchblade knife چاقوی ضامن دار
sheath knives چاقوی غلاف دار
moon knife چاقوی پوست تراشی
keratotome چاقوی قرنیه شکافی
keratome چاقوی قرینه شکافی
jackknife چاقوی بزرگ جیبی
sheath knife چاقوی غلاف دار
drawshave چاقوی دوسردسته دار
drawingknife چاقوی دوسردسته دار
scalpel چاقوی کالبد شکافی
scalpel چاقوی کوچک جراحی
scalpels چاقوی کالبد شکافی
scalpels چاقوی کوچک جراحی
grapefruit knife چاقوی گریپ فروت
pruning knife چاقوی شاخه زنی
bolo چاقوی بلند یک لبه قداره
cultrate بشکل چاقوی شاخه زنی
hack knife چاقوی مخصوص برش کامل
cultrated بشکل چاقوی شاخه زنی
carving knives چاقوی حکاکی یا گوشت بری
carving knife چاقوی حکاکی یا گوشت بری
trench knitfe چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
anatomies تشریح
anatomy تشریح
illustration تشریح
illustrations تشریح
surgeries تشریح
surgery تشریح
analysis تشریح
dissection تشریح
dissector تشریح کننده
dissecting تشریح کردن
dissected تشریح کردن
dissect تشریح کردن
entomotomy تشریح حشرات
dissects تشریح کردن
neurotomy تشریح اعصاب
discussions تشریح مطالب
problem description تشریح مسئله
zootomy تشریح حیوانات
anatomist تشریح کننده
non descript تشریح ناپذیر
innuendo یعنی تشریح
innuendos یعنی تشریح
anatomize تشریح کردن
anatomies مبحث تشریح
anatomically از روی تشریح
analyze تشریح کردن
innuendoes یعنی تشریح
autopsy تشریح مرده
anatomy مبحث تشریح
description توصیف تشریح
discussion تشریح مطالب
descriptions توصیف تشریح
autopsies تشریح مرده
autopsy تشریح نسج مرده
d. anatomy تشریح مشاهدهای یا تبصیری
syntax language زبان تشریح نحو
tree surgery تشریح علمی درخت
anatomist متخصص علم تشریح
anatomically مطابق علم تشریح
autopsies تشریح نسج مرده
aerography علم تشریح هوا
phytotomy برش و تشریح گیاه
pdl زبان تشریح صفحه
page description language زبان تشریح صفحه
hypotyposis تشریح مجسم کننده
embryotomy تشریح جنین درزهدان
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
gnosticize ازراه عرفان تشریح کردن
prosector تشریح کننده بدن مرده
vivisector تشریح کننده جانور زنده
body snatcher کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
hook knife چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
White Papers کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
ethnography تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
explained variance واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
vivisectional زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection زنده شکافی تشریح جانور زنده
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
analysed پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzed پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzing پاره پاره کردن تشریح کردن
analyse پاره پاره کردن تشریح کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com