English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English Persian
dumb well چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
Other Matches
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
driven well چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
water table سطح ابهای زیر زمین
water tables سطح ابهای زیر زمین
hydrography نقشه برداری از ابهای روی زمین
hydrology گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
hydrothermal وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
intrapermafrost water ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
wild pigeon کبوتر چاهی کفتر چاهی
continental shelf مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
suprapermafrost ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
break ground لنگر از زمین کنده شد
anchor's aweight لنگر از زمین کنده شده
olympic lift بدل کنده یک چاک با کشیدن پای حریف از داخل
it peels better بهتر پوست ان کنده میشود
departure end نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
mean sea level سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
fishbone mine سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
backlogs کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
trachle روی زمین کشیدن
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
bedraggle روی زمین کشیدن و چرک کردن
latchstring نخ کلون درکه با کشیدن ان درباز میشود
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
writes حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
rigging tab بالچهای که روی زمین تنظیم میشود
twangs صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
recessional hymn سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
drag چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drags چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
dragged چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
sticky wicket زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
mephitis بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
phreatic ابزاد چاهی
to p off a well در چاهی را بستن
stockdove کبوتر چاهی
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
series 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
multiple well system سیستم چند چاهی
redeye موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
asynchronous computer نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
profits a prendre درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
dragrope طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
draw ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draws ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
dug well چاهی که با دست حفر شده باشد
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
thermokarst عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
cut and cover shelter سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
draw weight نیروی لازم برای کشیدن زه
To make advance [overtures] منت کشیدن [برای آشتی]
carry through <idiom> برای کاری نقشهای کشیدن
stack the cards <idiom> برای کسی نقشه کشیدن
bored well چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
lined well چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
uncased well چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
lanyards طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyard طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
clear for running طناب برای کشیدن ازاد است
ditch حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
acre برای سنجش زمین
acres برای سنجش زمین
jeheemy جرثقیل سنگین برای بیرون کشیدن قایقها از گل
checkerein لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب
cavation [حفر زمین برای سرداب]
difficult terrain زمین مشکل برای عبور
cavaizion [حفر زمین برای سرداب]
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
scribing روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
soil improvement بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
this ground rides soft این زمین برای سواری نرم است
winches پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winch پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winched پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winching پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
to frisk [a person] دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
chutes سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
basket hanger بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
stud حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
cash crop محصولی که برای فروش فرآوری میشود
chopped ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
golf car وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
ground تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
golf cart گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
chop ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
upwellings ابهای بالارود
inshore water ابهای ساحلی
ground water ابهای زیرزمینی
surplus water ابهای مازاد
spill water ابهای اضافی
territorial waters ابهای ساحلی
surplus water ابهای اضافی
probationer زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
truces وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
this work is palling on me اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
truce وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
probationers زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
acre واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
acres واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lagged زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
hydrogeology بررسی ابهای زیرزمینی
hydrology بررسی ابهای سطحی
groundwater ابهای زیر زمینی
tail drain نهرچه ابهای مازاد
overflow ابهای اضافی لبریزی
high seas ابهای برون مرزی
overflowed ابهای اضافی لبریزی
high seas ابهای بین المللی
lentic وابسته به ابهای راکد
overflows ابهای اضافی لبریزی
table waters ابهای معدنی سر سفره
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
scratch file ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
golden handshakes پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
macs کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
mac کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
golden handshake پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
yard man کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
lentic زیست کننده در ابهای راکد
inland rules مقررات حرکت در ابهای داخلی
balneology مبحث استحمام در ابهای گرم
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
dry ginger نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
redundant قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
prompted نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompts نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
prompt نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
wine palm هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
payola وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
Good grief! <idiom> این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
retrorocket راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
debutant نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com