Dictiornary-Farsi | چاپلوسی مداهنه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 74 (5 milliseconds)

English	Persian
blarney	چاپلوسی مداهنه


Other Matches

fraise	چاپلوسی چاپلوسی کردن
glozing	مداهنه
obsequiousness	مداهنه
fawning	مداهنه
grease	مداهنه
greasing	مداهنه
greased	مداهنه
glozingly	ازروی مداهنه
to oil one's tongue	مداهنه کردن
fawning	مداهنه کننده
unction	مرهم مداهنه
fawningly	مداهنه کنان
toadyism	مداهنه کاسه لیسی
toady	کاسه لیس مداهنه کردن
unctuous	چرب و نرم مداهنه امیز
soft soap	چاپلوسی
flunkeyism	چاپلوسی
soft-soap	چاپلوسی
obsequiousness	چاپلوسی
soft-soaped	چاپلوسی
soft-soaps	چاپلوسی
soft-soaping	چاپلوسی
lip-service	چاپلوسی
lip service	چاپلوسی
flattery	چاپلوسی
toadyism	چاپلوسی
sycophancy	چاپلوسی
subserviency	چاپلوسی
sliminess	چاپلوسی
subservience	چاپلوسی
adulation	چاپلوسی
to speak with a sweet tongue <idiom>	چاپلوسی کردن
gloze	چاپلوسی کردن
truckle	چاپلوسی کردن
to talk with the tongues of angels <idiom>	چاپلوسی کردن
to oil one's tongue	چاپلوسی کردن
sweet talk	چاپلوسی کردن
subservience or cy	کمک چاپلوسی
fleech	چاپلوسی کردن
buttering	چاپلوسی کردن
buttered	چاپلوسی کردن
butter	چاپلوسی کردن
wagtail	چاپلوسی کردن
wagtails	چاپلوسی کردن
flatters	چاپلوسی کردن
collogue	چاپلوسی کردن
flatter	چاپلوسی کردن
butters	چاپلوسی کردن
soft-soaping	چاپلوسی کردن تملق
greasing	چاپلوسی روغن زدن
greased	چاپلوسی روغن زدن
play up to someone <idiom>	با چاپلوسی سودبدست آوردن
pour it on thick <idiom>	ماهرانه چاپلوسی کردن از
soft-soaped	چاپلوسی کردن تملق
grease	چاپلوسی روغن زدن
double talk	چاپلوسی و زبان بازی
cajole	گول زدن چاپلوسی
cajoled	گول زدن چاپلوسی
soft-soaps	چاپلوسی کردن تملق
lay it on with trowel	اشکارا چاپلوسی کردن
soft-soap	چاپلوسی کردن تملق
soft soap	چاپلوسی کردن تملق
cajoles	گول زدن چاپلوسی
cajoling	گول زدن چاپلوسی
to schmooze somebody	برای کسی چاپلوسی کردن
to butter somebody up	برای کسی چاپلوسی کردن
to pander to somebody's ego <idiom>	برای کسی چاپلوسی کردن
courtliness	نزاکت- اراستگی- چاپلوسی- حرمت گذاری
parrotry	بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
To sponge on some one .	کاسه لیسی کردن ( چاپلوسی کردن یا انگه شدن )
slaver	اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
blandish	نوازش کردن چاپلوسی کردن
suck up to some one	پیش کسی خود شیرینی کردن پیش کسی چاپلوسی کردن

blarney

چاپلوسی مداهنه