English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
columns چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
Other Matches
band printer چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chains چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
ball printer چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
peak زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peaks زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
peaking زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
serials چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
electrothermal printer چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
bi directional چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
monospaced font نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
wein law طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
alphabetic character set رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
ascii صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
ascii حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
constants فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
code سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
ocr فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
types حروف چاپی حروف چاپ
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
type حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
line width پهنای خط
graphics چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
band width پهنای باند
pulse width پهنای تپش
pulse width پهنای پالس
fan in پهنای ورودی
beam width پهنای اشعه
going پهنای پله
bandwidth پهنای باند
bw پهنای نوار
slit width پهنای شکاف
nominal bandwidth پهنای بانداسمی
blade پهنای برگ
wideband پهنای باند
band width پهنای نوار
handsbreadth پهنای دست
handbreadth پهنای دست
peak width پهنای پیک
the flat of the hand پهنای درست
fan out پهنای خروجی
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
narrowband پهنای باند باریک
effective band width پهنای موثر نوار
broadband channel مجرای پهنای باند
nominal bandwidth پهنای باند نامی
frequency band width پهنای باند فرکانس
interfenestration پهنای حرزمیان دو روزنه
memory bandwidth پهنای باند حافظه
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
spectral band width پهنای نوار طیف
italic حروف یک وری حروف کج
bar printer چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
uttermost بیشترین
maximum بیشترین
utmost بیشترین
most بیشترین
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
measure کل پهنای خط چاپ شده یک متن
volleyball net بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
peak speed بیشترین تندی
maximum slope بیشترین شیب
peak demand بیشترین تقاضا
highest price بیشترین قیمت
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
superlative بیشترین درجه عالی
make the most of <idiom> بیشترین سود را بردن
machine address بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
superlatives بیشترین درجه عالی
absolute address بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
columns خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
peaking بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
peak بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peaks بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
best profit point نقطه بیشترین مقدار سود
solids چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
hit on the fly printer چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
ranged مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
ranges مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
available بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
rated altitude ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
range مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
make time <idiom> بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
write black printer چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
span مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
peaking زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
peak زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
capacities بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
channeled بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
spans مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
capacity بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
peaks زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
channels بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
spanning مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanned مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
channelled بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channeling بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
throughput بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
best rate of climb speed سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
maximum بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
impacts چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impact چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
limits محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
fans بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
tolerance بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
resolution بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
activity بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
fanned بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
activities بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
fan بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
limiting velocity بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
untimate load بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
resolutions بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
fanning بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
rates بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
aggregate بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
Shannon's Law قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
limit load بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
aggregates بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
best angle of climb airspeed سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
duty rated بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com