Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (3 milliseconds)
English	Persian
out of print <adj.>	چاپ کالا تمام شده
Search result with all words
at the full landed cost price	قیمت تمام شده کالا در مقصد
basing point pricing	قیمت تمام شده کالا
buyer's over	حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
Other Matches
law of demand	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem	ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire	برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone	با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter]	دادوستد کالا با کالا کردن
say's law	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner	شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity	درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
beta software	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates	تمام شدن تمام کردن
terminate	تمام شدن تمام کردن
terminated	تمام شدن تمام کردن
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lap	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panorama	تمام نما اینه تمام نما
panoramas	تمام نما اینه تمام نما
full track	تمام شنی خودرو تمام شنی
stuff	کالا
stuffs	کالا
merchandise	کالا
matter	کالا
products	کالا
stuffed	کالا
good	کالا
materials	کالا
material	کالا
trafficking	کالا
object of sale	کالا
traffics	کالا
traffic	کالا
mercery	کالا
product	کالا
mattered	کالا
mattering	کالا
matters	کالا
trafficked	کالا
ware	کالا
produces	کالا
cargoes	کالا
cargo	کالا
articles	کالا
article	کالا
goods	کالا
wares	کالا
produced	کالا
chattel	کالا
commodity	کالا
commodities	کالا
traffick	کالا
produce	کالا
trafficking	مبادله کالا
acceptance of goods	پذیرفتن کالا
inventory	صورت کالا
drafts	بسته کالا
drafted	بسته کالا
draft	بسته کالا
bill of goods	صورت کالا
inventory	موجودی کالا
on receipt of the goods	برسیدن کالا
order for goods	سفارش کالا
traffics	مبادله کالا
warehouse	انبار کالا
samples	نمونه کالا
inventories	موجودی کالا
fairer	نمایشگاه کالا
fairest	نمایشگاه کالا
fairs	نمایشگاه کالا
commodities	کالا جنس
commodity	کالا جنس
hold	انبار کالا
fair	نمایشگاه کالا
barters	دادوستد کالا
stowage	انبار کالا
depot	انبار کالا
storeroom	انبار کالا
stock room	انبار کالا
stock requisition	درخواست کالا
bartering	دادوستد کالا
showrooms	نمایشگاه کالا
showroom	نمایشگاه کالا
barter	دادوستد کالا
bartered	دادوستد کالا
holds	انبار کالا
lien on goods	حق حبس کالا
interchanged	مبادله کالا
commodity exchange	بورس کالا
interchanges	مبادله کالا
interchanging	مبادله کالا
commodity exchange	مبادله کالا
commodity code	شماره کالا
commodity code	رمز کالا
commodity catalogue	کاتالوگ کالا
commodity broker	واسطه کالا
commodity broker	دلال کالا
gluts	وفور کالا
gluts	فراوانی کالا
interchange	مبادله کالا
exclusion principle	کالا نیستندشد
copper alloy	همبسته کالا
depots	انبار کالا
fate of goods	وضعیت کالا
consignor	فرستنده کالا
commodity market	بازار کالا
commodity flow	جریان کالا
glut	وفور کالا
commodity agreement	موافقتنامه کالا
mock up	مدل کالا
on receipt of the goods	بوصول کالا
trafficked	مبادله کالا
traffic	مبادله کالا
handling of goods	جابجایی کالا
margin utility	حد مطلوبیت کالا
warehouses	انبار کالا
sample	نمونه کالا
commodity code	علامت کالا
glut	فراوانی کالا
sampled	نمونه کالا
collection of goods	دریافت کالا
commodities exchange	بورس کالا
on approval	خرید کالا به شرط
objects	کالا اعتراض کردن
trade	مزاحمت مبادله کالا
unit cost	هزینه هر واحداز کالا
selling costs	هزینههای فروش کالا
turnover tax	مالیات بر گردش کالا
objecting	کالا اعتراض کردن
fairing	ارمغانی که از نماسشگاه کالا
dead pledge	گرو زمین و کالا
delivery order	دستور تحویل کالا
destination port	بندر تحویل کالا
despatch documents	اسناد ارسال کالا
discount of goods	تخفیف روی کالا
distribution system	شبکه توزیع کالا
sales tax	مالیات بر فروش کالا
trade channel	کانال توزیع کالا
identification of supplies	تشخیص هویت کالا
design change	تغییر شکل کالا
shipper	فرستنده کالا با کشتی
shipping agent	موسسه حمل کالا
object	کالا اعتراض کردن
freight forwarder	حمل کننده کالا
indirect objects	کالا اعتراض کردن
to boycott goods	تحریم کردن کالا
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
demands	تقاضای خرید کالا
to countermand goods	سفارش کالا را پس گرفتن
demanded	تقاضای خرید کالا
demand	تقاضای خرید کالا
the goods are orlie in pledge	کالا در گرو اوست
objected	کالا اعتراض کردن
goods trains	قطار حمل کالا
goods train	قطار حمل کالا
goods inwards sheet	برگ تحویل کالا
stock	موجودی کالا ذخیره
stock requisition	تقاضا جهت کالا
stocked	موجودی کالا ذخیره
storeroom	مخزن انبار کالا
total revenue	قیمت کل فروش یک کالا
goods received note	برگه دریافت کالا
direct objects	کالا اعتراض کردن
handling charges	هزینههای جابجایی کالا
strike below	بردن کالا به انبار
trade	حمل کالا با کشتی
deliveries	تحویل کالا دادن
to offer	عرضه کردن [ کالا]
prices	ارزش پولی کالا
acceptance of goods	قبول کردن کالا
price	ارزش پولی کالا
price tag	برچسب قیمت کالا
distribution cost	هزینه توزیع کالا
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
proforma	پیشنهاد فروش کالا
consignor	ارسال کننده کالا
mass production of goods	تولید انبوه کالا
owner's risk	ریسک صاحب کالا
delivery	تحویل کالا دادن
order time	زمان سفارش کالا
carriage of goods	حمل و نقل کالا
releases	ترخیص کردن کالا
released	ترخیص کردن کالا
release	ترخیص کردن کالا
catalogue price	قیمت کالا درکاتالوگ
mock up	نمونه نمایشی کالا
materiel cognizance	مدیریت تشخیص کالا
cargo handling at port	جابجایی کالا در بندر
consignment note	سند ارسال کالا
consignor	حمل کننده کالا
storehouse	مخزن انبار کالا
marketing area	منطقه توزیع کالا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com