English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
breakdown lights چراغهای عدم کنترل
Search result with all words
Christmas tree جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Other Matches
battle lights چراغهای جنگی
navigation light چراغهای ناوبری
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
side lights چراغهای طرفین ناو
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
footlights ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
lightest هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-up کنترل
check-ups کنترل
minor control کنترل کم
control code کد کنترل
line control کنترل خط
controlling کنترل
rein کنترل
control کنترل
controls کنترل
pulpits میز کنترل
ignition control کنترل احتراق
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
electric control کنترل الکتریکی
data control کنترل داده ها
pulpit میز کنترل
digital control کنترل دیجیتالی
control کنترل بازبینی
direct control کنترل مستقیم
controlling کنترل بازبینی
controlling کنترل کردن
control panel صفحه کنترل
ctrl کلید کنترل
cu واحد کنترل
indirect control کنترل غیرمستقیم
fly control برج کنترل
cortical control کنترل مغزی
damage control کنترل خسارات
birth control کنترل موالید
forms control کنترل فرم ها
cpu واحد کنترل
image control کنترل تصویر
flow control کنترل جریان
grid control کنترل شبکه
bridling کنترل کردن
government control کنترل دولتی
full command کنترل کامل
bridles کنترل کردن
governing mode روش کنترل
bridled کنترل کردن
controls کنترل کردن
controls کنترل بازبینی
bridle کنترل کردن
field control کنترل میدان
fighter control کنترل شکاریها
fire control کنترل اتش
fiscal control کنترل مالی
control کنترل کردن
frequency check کنترل فرکانس
hoo heap کنترل نفس
ground control کنترل زمینی
remote control کنترل از دور
frequency control کنترل فرکانس
electronic control کنترل الکترونیکی
error control کنترل خطا
exchange control کنترل ارز
exchange control کنترل ارزی
experimental control کنترل ازمایشی
external control کنترل خارجی
flight control کنترل پرواز
camshaft محور کنترل
control field فیلد کنترل
control bus مسیر کنترل
control bus گذرگاه کنترل
control block بلوک کنترل
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
control block کنده کنترل
control area منطقه کنترل
contract control کنترل دینامیکی
contract control کنترل تغایر
control cable کابل کنترل
control card کارت کنترل
control desk میز کنترل
control console کنسول کنترل
control console پیشانه کنترل
control computer کامپیوتر کنترل
control code رمز کنترل
control circuits مدارهای کنترل
control circuit مدار کنترل
control character دخشه کنترل
control cards کارتهای کنترل
command and control کنترل و فرماندهی
close control کنترل نزدیک
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
bank sluice دریچه کنترل
automatic control کنترل خودکار
asynchronous control کنترل ناهمگام
coercive control کنترل قهری
arms control کنترل سلاح
arbitrary control کنترل فرضی
air way station ایستگاه کنترل
air control کنترل هوایی
accuracy control کنترل دقت
access control کنترل دستیابی
bowden control cable کابل کنترل
budgetary control کنترل بودجهای
checks and balance کنترل و مقابله
check mark علامت کنترل
centralized control کنترل تمرکزی
central control panel مرکز کنترل
frame کنترل هایی
carriage control کنترل نورد
cascade control کنترل زنجیرهای
cam control بادامک کنترل
budgetary control کنترل بودجه
controlled کنترل شده
control flag پرچم کنترل
camshafts محور کنترل
control structure ساخت کنترل
control store انباره کنترل
uncontrolled کنترل نشده
control station ایستگاه کنترل
takeover اعمال کنترل
takeovers اعمال کنترل
control slide غلتگاه کنترل
control slide کشوی کنترل
control signal علامت کنترل
control sheet برگ کنترل
control surface سطح کنترل
check-ups کنترل کردن
controllable قابل کنترل
controllability قابلیت کنترل
control word کلمه کنترل
control wheel صفحه کنترل
control unit واحد کنترل
control system سیستم کنترل
check-up کنترل کردن
control sequence ترتیب کنترل
control section قسمت کنترل
control section بخش کنترل
control markings علایم کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com