Dictiornary-Farsi | چراغ چشمک زن منقطع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
interrupted flashing light	چراغ چشمک زن منقطع


Other Matches

blind	چراغ چشمک زن
blinded	چراغ چشمک زن
blinds	چراغ چشمک زن
flashing light	چراغ چشمک زن
blinker	چراغ چشمک زن
alternating light	چراغ چشمک زن متغیر
blinker	چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
aldis lmap	چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
anti collision light	چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
staccato	منقطع
snatchy	منقطع
discontinuous	منقطع
interrupting	منقطع کردن
onanism	جماع منقطع
disrupt	منقطع کردن
disrupts	منقطع کردن
temporary marriage	نکاح منقطع
coitus interruptus	جماع منقطع
interrupts	منقطع کردن
interrupt	منقطع کردن
disrupting	منقطع کردن
broken	منقطع منفصل
interrupted	[عناصر معماری منقطع]
batch patenting	پاتنت کردن منقطع
batch type furnace	کوره نوع منقطع
tooted	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toot	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooting	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toots	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
sign flasher	چشمک زن
flashers	چشمک زن
flasher	چشمک زن
winker	چشمک زن
flickers	چشمک زن
simperer	چشمک زن
flickered	چشمک زن
flicker	چشمک زن
twinkles	چشمک
blinker	چشمک زن
eyewink	چشمک
twinkling	چشمک
blinks	چشمک
twinkler	چشمک زن
blinked	چشمک
twinkled	چشمک
palpebrate	چشمک زن
twinkle	چشمک
blink	چشمک
ocellus	چشمک
wink	چشمک زدن
winked	چشمک زدن
winking	چشمک زدن
blinking	چشمک زنی
blink microscope	میکروسکوپ چشمک زن
nictitate	چشمک زدن
nict	چشمک زدن
group flashing light	چشمک زن دستهای
flashing light	نور چشمک زن
winkle	چشمک زدن
winkles	چشمک زدن
blinker	علامت چشمک زن
quick flashing light	چشمک زن تند
winks	چشمک زدن
twinkles	چشمک زدن
blinks	چشمک زدن
strobotron	لامپ چشمک زن
twinkled	چشمک زدن
stroboscopic tube	لامپ چشمک زن
the stars twinkle	چشمک میزنند
twinkle	چشمک زدن
blink	چشمک زدن
blinked	چشمک زدن
scintillation	چشمک زدن ستارگان
twinkling	چشمک زدن ستاره
interrupted quick flashing light	چشمک زن تند مقطع
wink	چشمک اغماض کردن
winks	چشمک اغماض کردن
winking	چشمک اغماض کردن
winked	چشمک اغماض کردن
blinds	چشمک زدن علامت دادن
blind	چشمک زدن علامت دادن
blinded	چشمک زدن علامت دادن
meander border	[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
batted	چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bats	چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat	چشمک زدن مژگان راتکان دادن
The lights of the aircraft were blinking.	چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
discontinuous wefts	پودهای منقطع [این نوع پودگذاری در تمام عرض فرش قرار نگرفته، بلکه بسته به نوع بافت و طراحی در اندازه مختلف بکار می رود.]
refresh rate	تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
lamps	چراغ
lamplighter	چراغ چی
lampers	چراغ
nightlights	چراغ کم سو
nightlight	چراغ کم سو
lamp	چراغ
overtaking light	چراغ
lampad	چراغ
white steaming light	چراغ
alternating light	چراغ متغیر
fixed light	چراغ ثابت
flash light	چراغ قوه
indicator	چراغ راهنما
light	چراغ برق
indicating lamp	چراغ راهنما
riding lights	چراغ لنگر
gas flame	چراغ گازی
gaslight	چراغ گاز
battery lamp	چراغ قوه
fanal	چراغ گشتی
anchor light	چراغ لنگر
spotlighted	چراغ نورافکن
battle lights	چراغ پلیس
dashboard light	چراغ داشبورد
electric torch	چراغ قوهای
dim light	چراغ جنگی
dome light	چراغ برجک
electric bulb	چراغ برق
electric lamp	چراغ برق
torch light	چراغ قوهای
battle lantern	چراغ خطرجنگی
standing light	چراغ ثابت
safety lamp	چراغ ایمنی
safety lamp	چراغ اطمینان
pressure lamp	چراغ تلمبهای
portable standard	چراغ ایستا
portable standard	چراغ مطالعه
portable lamp	چراغ سیار
portable lamp	چراغ گردان
pocket lamp	چراغ قوه
lampshades	گنبدهی چراغ
lampshade	گنبدهی چراغ
standing light	چراغ پلیسی
stereopticon	چراغ عکس
stop lamp	چراغ ترمز
stop light	چراغ ترمز
traffic signal	چراغ راهنمایی
warning light	چراغ خطر
come-on	چراغ زدن
come-ons	چراغ زدن
paraffin oil	نفت چراغ
leading light	چشم و چراغ
occulting light	چراغ ممتد
nightlight	چراغ خواب
lampblack	دوده چراغ
traffic light	چراغ راهنمایی
lamp stand	چراغ دان
kerosone	نفت چراغ
kerosine	نفت چراغ
nightlights	چراغ خواب
incandescent mantle	توری چراغ
lamppost	تیر چراغ
lampron	چراغ موشی
leading lights	چشم و چراغ
miner's lamp	چراغ معدن
mantle lamp	چراغ توری
mantle burner	چراغ توری
lucernal	چراغ دار
light list	چراغ نامه
light line	خط چراغ جنگی
light house	چراغ دریایی
landing light	چراغ فرود
head lamp	چراغ پیشانی
stoplight	چراغ ترمز
torching	چراغ قوه
lamp post	تیر چراغ
light bulbs	چراغ برق
light bulb	چراغ برق
blowtorches	چراغ جوشکاری
blowtorch	چراغ جوشکاری
limelight	چراغ یانورقوی
torches	چراغ قوه
lamp-post	تیر چراغ
stoplights	چراغ ترمز
light	چراغ راهنمایی
lighted	چراغ راهنمایی
lightest	چراغ راهنمایی
lamplight	روشنائی چراغ
lamp-posts	تیر چراغ
torched	چراغ قوه
bunsen burner	چراغ بونزن
gas lights	چراغ گازی
gas light	چراغ گازی
spotlight	چراغ نورافکن
lantern	چراغ دریایی
lantern	چراغ بادی
spotlighting	چراغ نورافکن
spotlights	چراغ نورافکن
kerosene	نفت چراغ
lamps	لامپ چراغ
torch	چراغ قوه
mantles	توری چراغ
bunsen burners	چراغ بونزن
mantle	توری چراغ
lanterns	چراغ توری
lanterns	چراغ دریایی
neon	چراغ نئون
lanterns	چراغ بادی
lantern	چراغ توری
lamp	لامپ چراغ
flashlight	چراغ قوه