English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
Other Matches
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
trunks بالاتنه
trunk بالاتنه
topless بی بالاتنه
cuirass زره بالاتنه
busting مجسمه نیم تنه بالاتنه
bust مجسمه نیم تنه بالاتنه
busts مجسمه نیم تنه بالاتنه
busted مجسمه نیم تنه بالاتنه
shell jacket بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
centaurs حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaur حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
body stocking جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stockings جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
single action یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
overhead loop گره حلقومی یا گره بالاتنه
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
troll چرخش
trolls چرخش
spin چرخش
swirls چرخش
swirling چرخش
volte-face چرخش
wrench چرخش
wrenched چرخش
wrenches چرخش
levorotation چرخش به چپ
revolutions چرخش
head rolling سر چرخش
swirl چرخش
swirled چرخش
spins چرخش
rotation چرخش
twirls چرخش
twirl چرخش
twirled چرخش
twirling چرخش
whirl چرخش
whirled چرخش
whirling چرخش
wheels چرخش
wheeling چرخش
wheel چرخش
revolution چرخش
whirls چرخش
volte face چرخش
gyration چرخش
turn چرخش
circulation چرخش
rotational چرخش
whirlpools چرخش اب
turns چرخش
circulations چرخش
gyrations چرخش
whirlpool چرخش اب
stuffed چرخش توپ
stuffs چرخش توپ
turnabouts چرخش به یک طرف
varimax rotation چرخش واریماکس
vertical scrolling چرخش عمودی
turnabout چرخش به یک طرف
williamson turn چرخش ویلیامسون
upturn چرخش ببالا
rotation مقدار چرخش یک شی
rotation چرخش دوران
stuff چرخش توپ
rpm چرخش بر دقیقه
roll چرخش گردش
rolled چرخش گردش
rolls چرخش گردش
helicopters چرخش در هوا
twist چرخش بدن
rotational speed چرخش بر دقیقه
twisting چرخش بدن
number of revolutions چرخش بر دقیقه
twists چرخش بدن
rev چرخش بر دقیقه
revs per minute چرخش بر دقیقه
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
improper rotation چرخش نامتعارف
pivoting قابل چرخش
speed of rotation چرخش بر دقیقه
high spin چرخش زیاد
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
radius of gyration شعاع چرخش
gyoradius شعاع چرخش
free rotation چرخش ازاد
radius of giration شعاع چرخش
fractional turn چرخش کسری
rotatable چرخش پذیر
proper rotation چرخش متعارف
kick turn نیم چرخش
pick and roll ایجاد سد و چرخش
orthogonal rotation چرخش عمودی
optical rotation چرخش نوری
oblique rotation چرخش مایل
molecular rotation چرخش مولکولی
magnetic ritation چرخش مغناطیسی
pivot point مرکز چرخش
pivot ship ناو چرخش
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
disrotatory motion چرخش ناهمسو
rotational post شغل در چرخش
body english چرخش بی اختیار
trepan چرخش انحراف
turn table میز چرخش
upright spin چرخش ایستاده
axis of rotation محور چرخش
angle of rotation زاویه چرخش
topspin چرخش توپ
specific rotation چرخش ویژه
rotational speed سرعت چرخش
cyclostat دستگاه چرخش
sidespin چرخش بیک سو
sidespin چرخش انحرافی
conrotatory motion چرخش همسو
concentricity دقت چرخش
compass swing چرخش خط محوری
sidespin چرخش توپ
upward rotation چرخش رو به بالا
revolution چرخش دوران
chasing پایه چرخش
spins چرخش توپ
tumble چرخش اشفتگی
spin چرخش به سرعت
tumbles چرخش اشفتگی
wrests چرخش پیچش
spin چرخش توپ
wresting چرخش پیچش
chases پایه چرخش
turning point نقطه چرخش
turning points نقطه چرخش
revolutions چرخش دوران
turn off محل چرخش
turn-off محل چرخش
turn-offs محل چرخش
chase پایه چرخش
wrested چرخش پیچش
wrest چرخش پیچش
helicopter چرخش در هوا
spins چرخش به سرعت
chased پایه چرخش
universal با چرخش ازاد
tumbled چرخش اشفتگی
spindling چرخش دیسک دستی
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
hindered rotation چرخش غیر ازاد
type face نوع چرخش یکان
gyrostatics مبحث چرخش اجسام
turning points نقطه لولای چرخش
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
hindered rotation چرخش ممانعت شده
pivots چرخش حول یک محور
jet turn چرخش موازی اسکی ها
flow process جریان چرخش کار
turning circle دایره چرخش ناو
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
hinges لولا چرخش لولایی
hinge لولا چرخش لولایی
mutarotation تغییر چرخش نوری
rotational reflection axis محور چرخش انعکاس
pivoted چرخش حول یک محور
evolution چرخش حرکت دورانی
pinwheel چرخش از پهلو بدوربارفیکس
dorro yoop chagi ضربه پا به بغل با چرخش
pivot point نقطه چرخش ناو
pivot چرخش حول یک محور
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
turning point نقطه لولای چرخش
fullest چرخش با پشتک کامل
roll چرخش توپ والیبال
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
spinning چرخش [گردش] [دوران ]
rolled چرخش توپ والیبال
vertigo دوار سر چرخش بدور
period of roll زمان تناوب چرخش
caracole نیم چرخش اسب
full چرخش با پشتک کامل
rolls چرخش توپ والیبال
step turn چرخش بطرف پایین تپه
to whirl up بطور چرخش بالا رفتن
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
looped چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
to swirl up بطور چرخش بالا رفتن
outsides قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
swirls گشتن باعث چرخش شدن
flick serve سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
swirling گشتن باعث چرخش شدن
swirled گشتن باعث چرخش شدن
loop چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
jump spin چرخش با اغاز پرش بهوا
pitch چرخش عمودی وعرضی ناو
outside قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
pitches چرخش عمودی وعرضی ناو
ride چرخش ناو روی لنگر
rides چرخش ناو روی لنگر
layover چرخش روی یک پا وچرخاندن بدن
spinning test تست ویژگیهای چرخش هواپیما
stem turn چرخش خارجی اسکی باز
swirl گشتن باعث چرخش شدن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com