Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
upward rotation
چرخش رو به بالا
Search result with all words
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
ratchet effect
اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
split jump
پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
to swirl up
بطور چرخش بالا رفتن
to whirl up
بطور چرخش بالا رفتن
Other Matches
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
volte face
چرخش
whirling
چرخش
gyration
چرخش
whirls
چرخش
volte-face
چرخش
gyrations
چرخش
whirled
چرخش
turns
چرخش
turn
چرخش
levorotation
چرخش به چپ
rotation
چرخش
revolution
چرخش
twirls
چرخش
twirling
چرخش
revolutions
چرخش
twirled
چرخش
wheels
چرخش
twirl
چرخش
wheeling
چرخش
wheel
چرخش
wrench
چرخش
swirling
چرخش
troll
چرخش
spins
چرخش
whirlpool
چرخش اب
trolls
چرخش
swirled
چرخش
rotational
چرخش
swirls
چرخش
spin
چرخش
wrenched
چرخش
wrenches
چرخش
whirl
چرخش
head rolling
سر چرخش
circulation
چرخش
circulations
چرخش
whirlpools
چرخش اب
swirl
چرخش
upturn
چرخش ببالا
chase
پایه چرخش
chased
پایه چرخش
turn-offs
محل چرخش
turn-off
محل چرخش
kick turn
نیم چرخش
turn off
محل چرخش
conrotatory motion
چرخش همسو
rotation
چرخش دوران
cyclostat
دستگاه چرخش
upright spin
چرخش ایستاده
disrotatory motion
چرخش ناهمسو
rotation
مقدار چرخش یک شی
concentricity
دقت چرخش
magnetic ritation
چرخش مغناطیسی
chasing
پایه چرخش
chases
پایه چرخش
turnabout
چرخش به یک طرف
turnabouts
چرخش به یک طرف
compass swing
چرخش خط محوری
radius of gyration
شعاع چرخش
wrests
چرخش پیچش
spin
چرخش به سرعت
spins
چرخش به سرعت
trepan
چرخش انحراف
spins
چرخش توپ
williamson turn
چرخش ویلیامسون
varimax rotation
چرخش واریماکس
body english
چرخش بی اختیار
vertical scrolling
چرخش عمودی
gyoradius
شعاع چرخش
free rotation
چرخش ازاد
wrested
چرخش پیچش
wresting
چرخش پیچش
improper rotation
چرخش نامتعارف
fractional turn
چرخش کسری
angle of rotation
زاویه چرخش
revolutions
چرخش دوران
quartimax rotation
چرخش کوارتیماکس
spin
چرخش توپ
revolution
چرخش دوران
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
high spin
چرخش زیاد
axis of rotation
محور چرخش
wrest
چرخش پیچش
topspin
چرخش توپ
stuffs
چرخش توپ
pick and roll
ایجاد سد و چرخش
orthogonal rotation
چرخش عمودی
optical rotation
چرخش نوری
revolutions per minute
چرخش بر دقیقه
revs per minute
چرخش بر دقیقه
oblique rotation
چرخش مایل
rpm
چرخش بر دقیقه
rev
چرخش بر دقیقه
number of revolutions
چرخش بر دقیقه
rotational speed
چرخش بر دقیقه
speed of rotation
چرخش بر دقیقه
rotatable
چرخش پذیر
twist
چرخش بدن
sidespin
چرخش انحرافی
rolled
چرخش گردش
proper rotation
چرخش متعارف
rolls
چرخش گردش
helicopter
چرخش در هوا
helicopters
چرخش در هوا
roll
چرخش گردش
pivot ship
ناو چرخش
pivot point
مرکز چرخش
turn table
میز چرخش
radius of giration
شعاع چرخش
specific rotation
چرخش ویژه
sidespin
چرخش توپ
twisting
چرخش بدن
stuffed
چرخش توپ
turning point
نقطه چرخش
tumbled
چرخش اشفتگی
tumbles
چرخش اشفتگی
turning points
نقطه چرخش
molecular rotation
چرخش مولکولی
rotational speed
سرعت چرخش
tumble
چرخش اشفتگی
sidespin
چرخش بیک سو
stuff
چرخش توپ
universal
با چرخش ازاد
twists
چرخش بدن
rotational post
شغل در چرخش
pivoting
قابل چرخش
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
caracole
نیم چرخش اسب
half circle
چرخش نمیدایره ژیمناست
turning point
نقطه لولای چرخش
gyrostatics
مبحث چرخش اجسام
full
چرخش با پشتک کامل
pivots
چرخش حول یک محور
pivoted
چرخش حول یک محور
roll
چرخش توپ والیبال
rolled
چرخش توپ والیبال
spindling
چرخش دیسک دستی
vertigo
دوار سر چرخش بدور
spinning
چرخش
[گردش]
[دوران ]
turning points
نقطه لولای چرخش
pivot
چرخش حول یک محور
pivot point
نقطه چرخش ناو
pinwheel
چرخش از پهلو بدوربارفیکس
period of roll
زمان تناوب چرخش
flow process
جریان چرخش کار
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
rolls
چرخش توپ والیبال
dorro yoop chagi
ضربه پا به بغل با چرخش
mutarotation
تغییر چرخش نوری
hinge
لولا چرخش لولایی
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
evolution
چرخش حرکت دورانی
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
hinges
لولا چرخش لولایی
turning circle
دایره چرخش ناو
counter rotate
چرخش بالاتنه در پیچ
fullest
چرخش با پشتک کامل
hindered rotation
چرخش ممانعت شده
type face
نوع چرخش یکان
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
hindered rotation
چرخش غیر ازاد
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
topspinner
توپ پرتاب شده با چرخش
swirls
گشتن باعث چرخش شدن
swirling
گشتن باعث چرخش شدن
swirled
گشتن باعث چرخش شدن
topspin
ادامه حرکت چرخش توپ
pitch
چرخش عمودی وعرضی ناو
flick serve
سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
swirl
گشتن باعث چرخش شدن
ride
چرخش ناو روی لنگر
rides
چرخش ناو روی لنگر
coriolis effect
اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
loops
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
circle eight
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
looped
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
spinning test
تست ویژگیهای چرخش هواپیما
pitches
چرخش عمودی وعرضی ناو
vorticose
مربوط به گردباد و چرخش باد
backspin
چرخش و غلطیدن گوی بعقب
lurched
چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
bachspin
چرخش و علطیدن گوی بیلیاردبعقب
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
lurch
چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
jump spin
چرخش با اغاز پرش بهوا
entry
نقطه شروع پرش یا چرخش
outside
قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
outsides
قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
switchbacks
چرخش سریع 081 درجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com