English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
steering wheel چرخ سکان فرمان اتومبیل
steering wheels چرخ سکان فرمان اتومبیل
Other Matches
job stick سکان هدایت دسته فرمان
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
steering column lock قفل فرمان اتومبیل
steering yoke فرمان اتومبیل به شکل بال پرواز
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
automobile اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreen پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
helm سکان
helms سکان
rudder سکان
rudders سکان
steerage سکان
helms اهرم سکان
wheelhouses اطاق سکان
wheelhouse اطاق سکان
coxswain سکان گیر
coxswain سکان قایق
wheel indicator نشانگر سکان
helmsman مسئول سکان
automatic steering device سکان خودکار
rudders تیغه سکان
tiller flat سکان پاشنه
wheelhouses اتاق سکان
rudder تیغه سکان
balanced rudder سکان متعادل
helms سکان پرواز
steering compass قطبنمای سکان
helm سکان پرواز
trick wheel چرخ سکان
helm اهرم سکان
standard rudder 51 درجه سکان
the rudder of a ship سکان کشتی
wheelhouse اتاق سکان
tillers دسته سکان
kitchen rudder سکان کروی
elevator سکان تعادل
steering gear دنده سکان
pilot house اطاق سکان
navigator افسر سکان
off take rudder سکان برداشتن
navigators افسر سکان
joystick سکان هدایت
afterpiece پشت سکان
elevators سکان تعادل
helmsman سکان گیر
helmsmen سکان گیر
joysticks سکان هدایت
helmsmen مسئول سکان
put on rudder سکان گذاشتن
tiller دسته سکان
tillers اهرم سکان کشتی
absolute joystick سکان هدایت مطلق
elevator سکان بالا دهنده
helms زاویه سکان از خط مستقیم
lee helm سکان کمکی ناو
tiller اهرم سکان کشتی
helm سکان کشتی یا قایق
helms سکان کشتی یا قایق
helm زاویه سکان از خط مستقیم
tillers دسته سکان قایق
tiller دسته سکان قایق
rudders سکان عقب هواپیما
lee helm سکان سمت پناه
weather helm سکان سمت باد
elevators سکان بالا دهنده
shift the rudder تغییر دادن سکان
shift the rudder معکوس کردن سکان
skeg حماله تیغه سکان
rudder سکان عقب هواپیما
rudder indicator نشانگر تیغه سکان
pintle محور عقب تیغه سکان
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
close interval فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
rudder سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
rate joystick سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
nothing to the right دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
weather helm تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
hiking stick دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
anti collision light چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti servo tab بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
autocar اتومبیل
speedway اتومبیل رو
sqark plug در اتومبیل
cars اتومبیل
hobby car اتومبیل دو در
horseless carriage اتومبیل
automobile اتومبیل
automobiles اتومبیل
car اتومبیل
pony car اتومبیل دو در
jacks جک اتومبیل
motor coach jack جک اتومبیل
jack جک اتومبیل
car jack جک اتومبیل
motor- اتومبیل راندن
mule اتومبیل تمرین
mules اتومبیل تمرین
car breakdown خرابی اتومبیل
car hire اجاره اتومبیل
hoods کاپوت اتومبیل
hood کاپوت اتومبیل
a small car یک اتومبیل کوچک
cattle-grid قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
patrol car اتومبیل گشتی
motors اتومبیل راندن
patrol cars اتومبیل گشتی
a large car یک اتومبیل بزرگ
motored اتومبیل راندن
a medium sized car یک اتومبیل متوسط
license plates نمرهی اتومبیل
runabout اتومبیل سبک
runabouts اتومبیل سبک
sports cars اتومبیل کورسی
sports cars اتومبیل شکاری
sports car اتومبیل کورسی
sports car اتومبیل شکاری
motoring تکنیک اتومبیل
motoring اتومبیل رانی
radiators رادیاتور اتومبیل
radiator رادیاتور اتومبیل
drivers اتومبیل ران
bonnet کاپوت اتومبیل
top boot کروک اتومبیل
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
tricar اتومبیل سه چرخه
estate cars اتومبیل استیشن
car ports سایبان اتومبیل
car port سایبان اتومبیل
driver اتومبیل ران
bonnets کاپوت اتومبیل
license plate نمرهی اتومبیل
motor اتومبیل راندن
sport car اتومبیل شکاری
snowmobile اتومبیل برفی
fans پروانه اتومبیل
fanning پروانه اتومبیل
sport car اتومبیل کورسی
car owner مالک اتومبیل
carbody اطاق اتومبیل
tyros لاستیک اتومبیل
tyres لاستیک اتومبیل
tyre لاستیک اتومبیل
sprinkler truck اتومبیل ابپاش
sports sedan اتومبیل کوچک
sport car اتومبیل اسپورت
fanned پروانه اتومبیل
fan پروانه اتومبیل
passenger car اتومبیل سواری
passanger car اتومبیل شخصی
parabolic reflector نورافکن اتومبیل
paddywagon اتومبیل پلیس
heater plug شمع اتومبیل
hooting signal سیگنال اتومبیل
ignition coil کویل اتومبیل
interior heater بخاری اتومبیل
jackshaft دنده دو در اتومبیل
jitney اتومبیل کرایهای
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
patrol wagon اتومبیل پلیس
garageman تعمیرکار اتومبیل
funny car اتومبیل غیرعادی
dead load شاسی اتومبیل
door lamp لامپ در اتومبیل
driving mirror اینه اتومبیل
racing car اتومبیل مسابقه
flivver اتومبیل ارزان
formula car اتومبیل مسابقه
pneumatic tube لاستیک اتومبیل
licence plate پلاک اتومبیل
tanker اتومبیل نفش کش
automotive صنعت اتومبیل
motorcar industry صنعت اتومبیل
automotive wrench اچار اتومبیل
baloon tire لاستیک اتومبیل
automotive industry صنعت اتومبیل
grease روغن اتومبیل
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com