Dictiornary-Farsi | چرم دباغی نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
kipskin	چرم دباغی نشده


Search result with all words

rawhide	پوست دباغی نشده
rawhides	پوست دباغی نشده
Other Matches

tannery	دباغی
tanning	دباغی
tannage	دباغی
tanneries	دباغی
cordwainery	دباغی
taw	دباغی کردن
kipping	چرم دباغی
tan	دباغی کردن
tanbark	مازوی دباغی
kipped	چرم دباغی
kip	چرم دباغی
tanyard	محل خمرههای دباغی
tannage	چرم دباغی شده
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
tan	مازوی دباغی پوست مازو
horsehide	پوست خام یا دباغی شده اسب
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
curriery	محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
leaching	دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
smokehouse	محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unasked	سوال نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
uninvited	دعوت نشده
unattached	توفیق نشده
uncontrolled	مهار نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
autochthonous	جابجا نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unabridged	تلخیص نشده
unfulfilled	انجام نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
uncommitted	تقبل نشده
unbidden	دعوت نشده
haggard	رام نشده
unsung	خوانده نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unattached	اعزام نشده
unpaid	پرداخت نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
uncut	بریده نشده
undisturbed	مختل نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
undisiplined	تربیت نشده
tenantless	اشغال نشده
unexploded	منفجر نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
roughdry	اطو نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaved	پس انداز نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
undirected	هدایت نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
uncoditioned	شرط نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unleached	سفید نشده
unlicked	لیسیده نشده
unbowed	سر کوب نشده
unbacked	رام نشده
unset	ثابت نشده
unshod	نعل نشده
intemerate	بی ناموس نشده
wound less	زخمی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unconnected	وصل نشده
unearned	کسب نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	بحث نشده
unworn	استعمال نشده
unworn	کهنه نشده
unwashed	شسته نشده
innascible	زایده نشده
unsight	دیده نشده
inextinct	نیست نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
increate	افریده نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
unstudied	مطالعه نشده
imperforate	منگنه نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unoccupied	اشغال نشده
vacant	اشغال نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
uncounted	شمرده نشده
untested <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
virgins	استفاده نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
savaging	رام نشده
undetected	کشف نشده
inexact	درست نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
virgin	استفاده نشده
unread	خوانده نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
inviolate	نقض نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	واریز نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unmitigated	کاسته نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unbroken	رام نشده
outstandingly	تصفیه نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده