Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
English
Persian
hazel eyes
چشمان میشی
Other Matches
hazel eyes
چشم میشی
lamber
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
keb
میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
languideyes
چشمان بیمار
languideyes
چشمان بی حال
streaming eyes
چشمان اشکبار
languishing eyes
چشمان خمار
expressive eyes
چشمان با حالت
die away
چشمان خماریابیحال
dilated eges
چشمان بادکرده
blear eyes
چشمان قی گرفته
d. eyes
چشمان بادکرده
f.eyes
چشمان فتان یاگیرنده
popeyed
دارای چشمان برامده
dry-eyed
دارای چشمان بیسرشک
haggard
دارای چشمان فرورفته
asquint
با چشمان لوچ یاچپ
beady eyes
چشمان ریز براق
coma vigil
اغماء با چشمان باز
sunken eyes
چشمان فرو رفته
stalk eyed
دارای چشمان جلوامده
wild eyed
دارای چشمان وحشی وخیره
sloe eyed
دارای چشمان ابی پرنگ
beady
دارای چشمان ریز وگرد
fire eyed
دارای چشمان افروخته یادرخشان
bloods hot eyes
چشمان قرمز و خون گرفته
bleary
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
move to tears
اشک از چشمان کسی جاری شدن
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com