Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
running bow line
چشمی زدن به طناب
Search result with all words
eye
چشمی طناب
eyeing
چشمی طناب
eyes
چشمی طناب
eying
چشمی طناب
runner
طناب چشمی دار
runners
طناب چشمی دار
Other Matches
pay out the rope
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyard
طناب کوتاه طناب کمر
lanyards
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
emulation
هم چشمی
eying
چشمی
rival
هم چشمی
ophtalmic
چشمی
uniocular
یک چشمی
ocular
چشمی
monocular
یک چشمی
eyepiece
چشمی
rivaled
هم چشمی
becket
چشمی
rivalship
هم چشمی
eyepieces
چشمی
eye
چشمی
eyes
چشمی
competition
هم چشمی
eyeing
چشمی
rivals
هم چشمی
competitions
هم چشمی
rivalling
هم چشمی
rivaling
هم چشمی
rivalled
هم چشمی
ocular lens
عدسی چشمی
penuriousness
تنگ چشمی
monocular deprivation
محرومیت یک چشمی
monocular vision
بینایی یک چشمی
bridling
بند چشمی
bridles
بند چشمی
bridled
بند چشمی
bridle
بند چشمی
bollard eye
چشمی موت
metascope
دوربین تک چشمی
emulous
هم چشمی کننده
thimble
چشمی فلزی
rivaling
هم چشمی کننده
rivalled
هم چشمی کننده
rivalling
هم چشمی کننده
rivals
هم چشمی کننده
emolously
از روی هم چشمی
optic
چشمی بصری
thimbles
چشمی فلزی
bullring
چشمی سینه
bullrings
چشمی سینه
monocle
عینک یک چشمی
monocles
عینک یک چشمی
eyepiece
عدسی چشمی
eyepieces
عدسی چشمی
rivaled
هم چشمی کننده
rival
هم چشمی کننده
emulative
هم چشمی کننده
hawse pipe
چشمی لنگر
flemish eye
چشمی بافته
eyes of the ship
چشمی ناو
emulate
هم چشمی کردن با
emulated
هم چشمی کردن با
emulates
هم چشمی کردن با
emulating
هم چشمی کردن با
eye splice
پیوند چشمی
vie
هم چشمی کردن
vied
هم چشمی کردن
vies
هم چشمی کردن
entoptic
درون چشمی
emulously
ازروی هم چشمی
binocular deprivation
محرومیت دو چشمی
half-glasses
عینک یک چشمی
soft eye
چشمی ساده
sight check
مقابله چشمی
three eyed union plate
صفحه سه چشمی
vier
هم چشمی کننده
all eyes
چهار چشمی
thoroughfoot
اتصال چشمی
thimble eye
چشمی فلزی
competition
هم چشمی سبقت جویی
peep
نگاه زیر چشمی
outrival
در هم چشمی پیش افتادن از
eyeplate
صفحه چشمی دار
keep up with the Joneses
<idiom>
چشم وهم چشمی
eyes in the back of one's head
<idiom>
چهار چشمی پاییدن
swivel
چشمی خود گرد
foul house
چشمی گرفته لنگر
chock
چشمی فلزی روی پل
swivelled
چشمی خود گرد
swivels
چشمی خود گرد
british antilewisite
نوعی پماد چشمی
bull nose
چشمی سینه ناو
suborbital
زیر کاسه چشمی
competitions
هم چشمی سبقت جویی
parsimoniously
بزفتی باتنگ چشمی
eyebolt
پیچ چشمی دار
eye bolt
مهره چشمی دار
union plate
صفحه چند چشمی
binocular disparity
ناهمخوانی دید دو چشمی
binocular fusion
در هم امیزی دید دو چشمی
reduced eye
چشمی باریک شده
ophthalmic
چشمی وابسته به چشم
peeps
نگاه زیر چشمی
peeping
نگاه زیر چشمی
peeped
نگاه زیر چشمی
loup
ذره بین چشمی
slink
نظر چشمی نگاه دزدکی
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
optical
نشانه روی بصری چشمی
slinks
نظر چشمی نگاه دزدکی
dip the eye
وصل کردن چشمی طنابهابهم
roller clock
چشمی بسته قرقره دار
slinking
نظر چشمی نگاه دزدکی
To try to keep up with the joneses.
چشم وهم چشمی کردن ( رقابت )
wall eye
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
To be all eyes. To watch like a hawk.
چهار چشمی پاییدن ( مراقب بودن )
borescope
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
pelorus
دستگاه سمت یاب چشمی نسبت به اجرام سماوی
stadia points
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
eyestrings
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
towline
طناب
fag ends
ته طناب
guys
طناب
guy
طناب
ropes
طناب
hawse laid rope
طناب سه لا
guide rope
طناب
headline
طناب
fag end
ته طناب
footrope
طناب پا
running end
سر طناب
tackline
طناب تک
roped
طناب
rope
طناب
upper end of the rope
سر طناب
tow
طناب
line
طناب خط
tows
طناب
lines
طناب خط
cord
طناب
cords
طناب
headlines
طناب
eyewitnesses
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eye-witnesses
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eyewitness
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
sash cords
طناب لنگر
elevator rope
طناب بالابر
fag end
طناب ریش
slacks
شل کردن طناب
bight
حلقه طناب
bellpull
طناب زنگ
anchor cable
طناب لنگر
sash cord
طناب لنگر
backrope
طناب عقب
bolt rope
طناب کناره
fag ends
طناب ریش
boat painter
طناب قایق
chorda tympani
طناب صماخی
cast off
طناب را بازکنید
coir rope
طناب علفی
cord pulley
قرقره و طناب
cordage
طناب علفی
corded
طناب دار
cow's tail
انتهای طناب
cox combing
تزیینات با طناب
He let go of the rope .
طناب را ول کرد
cox combing
طناب پیچی
capstan
چرخ طناب
dressing line
طناب پرچم
easing out line
طناب شل کننده
edge rope
طناب کناری
braided cordage
طناب بافته
bowstring
طناب انداختن
clap on
گرفتن طناب
coil of rope
بسته طناب
burton
طناب و قرقره
ratline
طناب پیراج
stern rope
طناب شماره شش
mooring rope
طناب مهار
stern rope
طناب پاشنه
strop
طناب کوتاه
marlinspike
طناب گشا
marlinspike
طناب بازکن
reeve
مرغدانی طناب
marlinespike
طناب گشا
marlinespike
طناب بازکن
marline spike
طناب گشا
marl
پیچیدن طناب
manila rope
طناب مانیلی
tail on
کشیدن طناب
life line
طناب ایمنی
tail on
طناب را بکشید
life line
طناب نجات
thightrope
طناب بندبازی
steel wire rope
طناب فولادی
small stuff
طناب نازک
preventor
خفت طناب
rope maker
طناب ساز
pass a line
رد کردن طناب
parrel
طناب حلقهای
parabuckle
طناب جرثقیل
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...