Dictiornary-Farsi | چشم انداز ساختمان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
folly	چشم انداز ساختمان


Search result with all words

his equitable savings and loan building	[پس انداز عادلانه و ساختمان وام
Other Matches

building system	اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
average propensity to save	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
outline assembly drawing	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
saving institutions	موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
deflection board	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
angle-post	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer	فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
dependency	[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
building enterprise	مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house	ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
foundation soil	شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature	ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas	ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction	ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
mid wicket	توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
overbuild	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear	نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion	گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
ex ante saving	پس انداز
irrigator	اب انداز
aggregate saving	پس انداز کل
savings	پس انداز
ex post saving	پس انداز
thrift	پس انداز
saver	پس انداز کن
saving	پس انداز
deposit	پس انداز
forehanded	پس انداز کن
deposits	پس انداز
scenery	چشم انداز
traffickers	پشت هم انداز
mouth-watering	دهان آب انداز
salt away <idiom>	پس انداز کردن
parapet	دست انداز
divisive	تفرقه انداز
parapets	دست انداز
outlook	چشم انداز
abortifacient	بچه انداز
actual saving	پس انداز واقعی
lay-by	پس انداز کردن
lay by	پس انداز کردن
lay-bys	پس انداز کردن
scenes	چشم انداز
bumpy	پر از دست انداز
scene	چشم انداز
saving bank	بانک پس انداز
trafficker	پشت هم انداز
drivers	راه انداز
road hole	دست انداز
firemen	سوخت انداز
fireman	سوخت انداز
lookouts	چشم انداز
lookout	چشم انداز
bowlers	توپ انداز
bowler	توپ انداز
rocket launchers	موشک انداز
rocket launcher	موشک انداز
bumpiest	پر از دست انداز
bumpier	پر از دست انداز
rough <adj.>	پر دست انداز
catapult	سنگ انداز
driver	راه انداز
save money	پس انداز کردن
mortars	خمپاره انداز
mortar	خمپاره انداز
sonorous	طنین انداز
bombers	بمب انداز
bomber	بمب انداز
ringers	طنین انداز
ringer	طنین انداز
puddles	دست انداز
bumpy <adj.>	پر دست انداز
puddle	دست انداز
catapults	سنگ انداز
catapulting	سنگ انداز
catapulted	سنگ انداز
line starter	راه انداز خط
jaculator	نیزه انداز
personal saving	پس انداز شخصی
postponer	تاخیر انداز
footcloth	پای انداز
foot cloth	پای انداز
fluter	چین انداز
fire teazer	سوخت انداز
fire teazer	اتش انداز
firer	سوخت انداز
private saving	پس انداز خصوصی
procrastinator	تعویق انداز
feller	درخت انداز
propensity to save	گرایش به پس انداز
rate of saving	نرخ پس انداز
ejector	بیرون انداز
permanent saving	پس انداز دائمی
paysage	چشم انداز
grenadier	نارنجک انداز
jack ketch	طناب انداز
intriguer	پشت هم انداز
intriguant	پشت هم انداز
intrigant	پشت هم انداز
initiator terminator	راه انداز
missile launcher	موشک انداز
missile man	موشک انداز
mobilization of savings	بسیج پس انداز
mobilization of savings	تجهیز پس انداز
national saving	پس انداز ملی
negative saving	پس انداز منفی
net saving	پس انداز خالص
hand rail	دست انداز
paradox of thrift	تناقض پس انداز
ecbolic	جنین انداز
saving rate	نرخ پس انداز
releaser	راه انداز
cannoneer	توپ انداز
buttonhook	دکمه انداز
bumpiness	دست انداز
howitzer	خمپاره انداز
stoker	سوخت انداز
the t.	صاعقه انداز
theory of saving	نظریه پس انداز
thrift institutions	موسسات پس انداز
to lay aside	پس انداز کردن
to lay up	پس انداز کردن
torpedo tube	اژدر انداز
bank of deposit	صندوق پس انداز
bank of deposit	بانک پس انداز
unsaved	پس انداز نشده
springer	کمند انداز
splitter	نفاق انداز
spearman	نیزه انداز
dissaving	پس انداز منفی
discobolus	دایره انداز
retardant	عقب انداز
reverberative	طنین انداز
saving account	حساب پس انداز
saving equation	معادله پس انداز
crapshooter	طاس انداز
saving function	تابع پس انداز
saving motive	انگیزه پس انداز
saving ratio	نسبت پس انداز
savings account	حساب پس انداز
savings bank	صندوق پس انداز
forced saving	پس انداز اجباری
compulsory saving	پس انداز اجباری
ballista	سنگ انداز
deposit account	حساب پس انداز
napkins	پیش انداز
napkin	پیش انداز
potholes	دست انداز
pothole	دست انداز
save	پس انداز کردن
bump	دست انداز
prospects	چشم انداز
deposit accounts	حساب پس انداز
clearing bank	بانک پس انداز
clearing banks	بانک پس انداز
shovels	خاک انداز
shovelling	خاک انداز
shovelled	خاک انداز
shoveling	خاک انداز
scoops	خاک انداز
shoveled	خاک انداز
shovel	خاک انداز
dustpans	خاک انداز
prospecting	چشم انداز
prospected	چشم انداز
scope	چشم انداز
hookers	قلاب انداز
view	چشم انداز
hooker	قلاب انداز
landscaping	چشم انداز
landscaped	چشم انداز
landscape	چشم انداز
perspective	چشم انداز
saved	پس انداز کردن
prospect	چشم انداز
saves	پس انداز کردن
perspectives	چشم انداز
dustpan	خاک انداز
panoramas	چشم انداز
trapper	تله انداز
trappers	تله انداز
starter	راه انداز
starters	راه انداز
thundering	صاعقه انداز
savings bank	صندوق پس انداز
provident bank	صندوق پس انداز
landscapes	چشم انداز
penny bank	صندوق پس انداز